مهدی کروبی:احساس میکنم توطئهای علیه اسلام در حال شکلگیری است
ایلنا: بدترین مصیبت در جمهوریاسلامی تلاش برای اثبات تاثیر رای مردم در حکومت است
در انتخابات مجلس خبرگان حضور فعال خواهیم داشت
تهران- خبرگزاری کار ایران
رییس مجلس ششم و دبیرکل حزب تازه تاسیس اعتماد ملی با حضور در خبرگزاری کار ایران” ایلنا” در فضایی صمیمانه با مدیران و خبرنگاران این خبرگزاری، نگرانی خود را از تحریف افکار امام خمینی(ره) اعلام کرد و گفت: من این کارها را توطئه ریشهداری علیه جمهوری اسلامی میدانم، اینها دوستان نادان اسلام هستند. اینها با اسلام مخالف نیستند اما نمیدانند که دارند ریشه اسلام و حکومت دینی را میزنند.
به گزارش” ایلنا” متن کامل سخنان مهدی کروبی، سیاستمدار صریح اللهجه و از نزدیکان و یاران حضرت امام خمینی(ره) در پی میآید:
بطلان قضیه عدم اعتقاد امام به جمهوریت از قضیه 4=2*2 روشنتر است
مهدی کروبی در واکنش به اظهارات اخیر مصباحیزدی و غرویان در باب جمهوریت در دیدگاه امام خمینی(ره)، گفت: بطلان قضیه عدم اعتقاد امام(ره) به جمهوریت و طرح مصلحتی آن توسط امام(ره) از قضیه 4=2*2 روشنتر است، اگر امام(ره) به جمهوریت اعتقاد نداشت، 27 سال پیش که انقلاب پیروز شد، طبق اظهارات آقایان میآمد مثلا 28 نفر را تعیین میکرد و هر یک را در سمتی منصوب میکرد. یعنی امام(ره) کشور را این جوری اداره میکرد. اصلا آیا در دنیای امروز میشود اینگونه کشور را اداره کرد؟ آیا اگر فردی اینگونه منحط، عقبمانده, دگم و مرتجع باشد، میتواند جامعه را اینگونه با خود حرکت دهد؟
وی تصریح کرد: این سوال را مطرح میکنم تا ذهن جامعه نسبت به بدیهی بودن بطلان استدلال آنها روشن شود. سوال این است که آیا این مساله در عصر ما معنا دارد که مثلاً امام(ره) وقتی که حکومتش پیروز شد، میآمد به فرض 28 آخوند تعیین میکرد تا آنها مثل 200 سال پیش مشکلات مردم را حل کنند؟ آیا اگر خمینی(ره) آدم دگم, عقبافتاده و مرتجعی بود، میتوانست چنین انقلاب و نظامی را به وجود آورد و چنان نظامی را [نظام شاهنشاهی] به چالش بکشد.
آفتاب است دلیل آفتاب
کروبی ادامه داد: در سال 41 وقتی رفراندوم شاه شروع شد و دستگیریها آغاز شد، تمام سران و چهرههای درجه یک و دوی جبهه ملی و نهضت آزادی را از چهرههای مذهبی آنها مثل بازرگان گرفته تا لائیکهایشان مثل خلیل ملکی، سنجابی و بختیار دستگیرکردند اما حرکتی که در جامعه ایجاد شد، این بود که خانوادههای آنها و جمع اندکی در ساختمان دادرسی ارتش و زندان قزلقلعه جمع شدند. دو ماه بعد که امام(ره) دستگیر شد، تمام ایران به هم خورد، مردم در شهرهای قم, تهران، شیراز, سلماس و خوی اعتراض کردند و کشتار زیادی شد. امام(ره) چهره مترقی و جا افتادهای بود که مردم یکپارچه به خاطر او به خیابانها ریختند.
وی خاطر نشان کرد: امام(ره) اولین اعلامیهای که داد قبل از خرداد 42 بود که آنجا به تعطیلی مجلس اعتراض میکند، امام(ره) اعتراض میکند که همان مجلس فرمایشی را چرا تعطیل کردند. امام(ره) اعتراض داشت که همه چیز کشور و حکومت دست یک نفر دستنشانده است و مجلس هم تحت تاثیر آن یک نفر است. آیا امام(ره) با این اعتقاد میتوانست دولت دستنشانده درست کند؟ آیا دولت دستنشانده بعدا میتوانست کشور را اداره کند و از این پیچ و خمها بگذرد؟ نمیدانم اینها چه جور آدمهایی هستند و چگونه فکر میکنند. امام(ره) انسان محترمی بود، همین انقلابی که کرد و همین که توانست مردم را اینگونه رهبری کند، باید بگویم آفتاب است دلیل آفتاب. روشن است که اساس حکومت امام(ره)، رای مردم بود. امام(ره) میگفت مردم حکومت ما را میخواهند.
کروبی گفت: در سال 42 امام(ره) میگفت من با احزاب مخالف نیستم اما با احزاب فرمایشی مخالفم. امام(ره) میگفت من با حزب مخالف نیستم اما حزبی را که وزرا و وکلا درست کنند، حزب نیست. حزب باید خودش وزیر و وکیل درست کند. حزب باید از پایین شروع شود. این تفکر خیلی مترقی است. همانگونه که ما میتوانیم با خواندن نظریات افراد بدانیم فرد چگونه میاندیشید، از فتواهای فقهی هم میتوانیم بفهمیم که فکر یک فقیه چقدر باز بوده یا اینکه چقدر مرتجع بوده است؟ مثلا وقتی حرفهای نائینی را در مشروطه میخوانیم میفهمیم که آدمی با فکر باز بوده است. اینکه فر دی بگوید “حزب, آری”، شما بروید حزب درست کنید که از آن حزب وکیل و وزیر ساخته شود نه اینکه وزیر و وکیل حزب بسازند، میتوان فهمید این فرد چگونه آدمی است.
این کارها را توطئه ریشهداری علیه جمهوری اسلامی میدانم
دبیرکل حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: برای من این سوال مطرح است که برای چه عده ای این حرفها را در مورد امام(ره) می زنند. یک بخش به این دلیل است که چون رای مردم را ندارند، میخواهند خود را توجیه کنند اما بخش دیگر را نمیدانم. من این کارها را توطئه ریشهداری علیه جمهوری اسلامی میدانم. اینها دوستان نادان اسلام هستند. اینها با اسلام مخالف نیستند اما نمیدانند که دارند ریشه اسلام و حکومت دینی را میزنند.
کروبی افزود: اعتقاد من این است که یک عده میخواهند بگویند اسلام همان اسلام طالبان است و روح اسلام همان است. مارکسیستها و آنهایی که ضد دین بودند، افرادی را که مانند بهشتی و هاشمی و… فکر میکردند و به اسلام مترقی معتقد بودند، میگفتند اسلامشان التقاطی است اما در مورد هر آدم دگم و مرتجعی میگفتند، اسلام واقعی این است.
وی تاکید کرد: من این کار را یک حرکت ضداسلامی میدانم که ممکن است به وسیله علاقهمندان به دین- بدون اینکه خود متوجه باشند- صورت بگیرد.
کروبی ادامه داد: من احساس میکنم توطئهای علیه اسلام در حال شکلگیری است. آنها میخواهند اسلام را طوری معرفی کنند که مردم عاصی شوند و بگویند با سالی یک بار انتخابات، گردش قدرت، اتکا به رای و مردم را ولی نعمت دانستن، نتیجه حکومت دینی این شده است. حالا اگر بگویند ما از طر ف خدا آمدهایم و هرچه گفتیم شما باید اطاعت کنید، دیگر چه میشود.
وی افزود: نتیجه حرف کسانی که معتقدند چون من در حوزه درس خواندهام و عمامه بر سر دارم پس باید همه فرمان ما را اطاعت کنند، با حرف آنهایی که میگویند اسلام از نظر حکومتی به درد نمیخورد، یکی است. من هر دوی اینها را توطئه علیه اسلام میدانم، هر چند انگیزهها متفاوت باشد.
بدترین مصیبت در جمهوری اسلامی تلاش برای اثبات تاثیر رای مردم در حکومت است
دبیرکل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه روحانیون متحجر و دگم همان کاری را میکنند که روحانیون روشنفکر افراطی میکنند، تصریح کرد: آنها میگویند هر چه من گفتم، باید همان شود و خروج از آن کفر است، اینها هم میگویند دین از نظر فقاهتی به درد حکومت نمیخورد که به نظر من هر دوی اینها اسلام را نفی میکنند. اینکه بگویند رای مهم نیست و شما باید از هر آنچه ما میگوییم اطاعت کنید، قابل پذیرش نیست.
کروبی خاطرنشان کرد: امروز بدترین و سنگینترین مصیبت برای جمهوری اسلامی این است که بنشینیم و ثابت کنیم رای مردم در حکومت موثر است یا نه؟ و آیا امام(ره) به رای مردم معتقد بود یا نه؟ اینکه این ظلم به امام(ره) از حوزه و به نام حوزه مطرح شود، از هر حادثهای بدتر است. حداقل افرادی باید در مورد امام(ره) اظهار نظر کنند که با امام(ره) بوده و تفکر او را میشناختند.
وی تاکید کرد: اگر کسی به حکومت اسلامی معتقد باشد، اشکال ندارد. اینکه بگویند مثلا گروهی از نخبگان باید بنشینند و برای کشور تصمیمگیری کنند، عیبی ندارد، این یک سلیقه است و ما حرفی درباره آن نداریم اما اینکه بخواهند نظراتشان را به امام(ره) نسبت دهند، درست نسیت و ما در مورد آن بحث داریم و سکوت نمیکنیم.
خاطرهای در مورد لوایح دوقلو
کروبی با بیان اینکه معتقد است این مساله سیاسی است، به ذکر خاطرهای در مورد لوایح “اصلاح قانون انتخابات” و “افزایش اختیارات رییسجمهور” (لوایح دوقلوی خاتمی) پرداخت و گفت: داستانی را در مورد لوایح “اصلاح قانون انتخابات” و “افزایش اختیارات رییسجمهور” بگویم. آن موقع زمزمه دو لایحه خاتمی بود. (که وقتی دوقلو شد، کار خراب شد) در جلسه خیلی مهمی حضور داشتم. به من گفتند که لوایح به مجلس آمده است. یکی از سران طرز فکر معتقد به نظارت استصوابی، نظر مرا در مورد نظارت استصوابی پرسید. به او گفتم من به اینکه استصواب باشد یا نه، کاری ندارم. من به دنبال این هستم که حقوق مردم رعایت شود. حتما در هر کشور شرایط ویژهای هست اما نباید حق کسی ضایع شود. من به این دلیل با استصواب مخالفم که تو و فلانی (اسم کسی را که اکنون وزیر است و اسم دو نفر دیگر را که در وزارت کشور بودند، بردم) نتوانید عدهای را قربانی کنید و هر بلایی که خواستید سر مردم بیاورید. بعد کسی در مورد عظمت شورای نگهبان حرف زد و گفت که اعضای آن عادلند و تخلف نمیکنند. من گفتم من هم شورای نگهبان را قبول دارم اما اگر امشب مقام معظم رهبری، آیات عظام موسوی اردبیلی و صانعی را عضو شورای نگهبان کند، تو همین تعریفها را از شورای نگهبان خواهی کرد. او چنان بیاختیار شد که گفت؛ اگر اینها عضو شورا شوند، ما باید برویم بنگلادش. همانجا گفتم اگر تابع ولی فقیه بودید، این حرف را نمیزدید. گفتم بچههای ما هم میگویند اگر فلانی و فلانی باشد، ما باید برویم افغانستان، آن هم افغانستان زمان ملاعمر.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من چه آنهایی که میگویند حکومت دینی این جوری است و امام(ره) به رای مردم معتقد نبود و چه آنهایی که از باب روشنفکری همین حرفها را میزنند، نتیجه عملشان یکی است و موجب سلطه بیگانه میشود.
تاریخ عجیب دارد تحریف میشود
کروبی به اظهارات یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه مصباح یزدی یکی از 12 نفر امضاءکننده نامه مرجعیت امام(ره) بوده است، اشاره کرد و گفت: تاریخ عجیب دارد تحریف میشود. اولین بازداشت امام(ره) در خرداد 42 بود که در فروردین 40 آیتالله بروجردی مرجع تقلید مطلق از دنیا رفته بود لذا مرجعیت در بین علما پخش شده بود. یک دسته چون آیتالله حکیم و آیتالله شیرازی در نجف بودند و یک عده چون آیتالله شریعتمداری, آیتالله گلپایگانی و امام خمینی در قم بودند. خبرنگاران بعد از رحلت آیتالله بروجردی به دنبال این بودند که ببینند کدام مرجع از درس و موقعیت بالاتری برخوردار است که در روزنامه کیهان آن موقع مینویسند مهمترین درس را روحالله خمینی دارد.
کروبی ادامه داد: طبق اسناد و مدارک ساواک در سال 36 و 37 که ساواک در قم تاسیس میشود، سرهنگی به نام” قلقصه” را به عنوان رییس ساواک برای محیط مذهبی قم میفرستد که در صف اول نماز میایستاد و پشت کفشش را میخواباند و کلاه نخی بر سر میگذاشت. او گزارشی برای تهران تنظیم میکند و مینویسد که مهمترین درس, درس حاجآقا روحالله خمینی است.
وی تصریح کرد: بعد از فوت آیتالله بروجردی یکی از افرادی که مرجع تقلید شد، امام(ره) بود اما آن موقع مرجع تقلید مهم که مقلد بیشتری در جهان اسلام داشت، حکیم بود. سال 42 که امام(ره) را گرفتند، حکومت تلاش میکرد بگوید خمینی(ره) جزء مراجع تقلید نیست زیرا طبق قانون اساسی آن موقع مرجع تقلید از محاکمه و دادگاهی شدن مصون بود. وقتی امام(ره) را گرفتند و در تهران کشتار شد، پاکروان گفت که 15 نفر محاکمه صحرایی میشوند. مردم ترسیدند نکند امام(ره) را هم محاکمه نظامی کنند که علما نوشتند امام جزو مراجع تقلید است. مظفر بقایی هم اعلامیه داد که همه علما موظفند حتی آنهایی که از مراجع دیگر تقلید میکنند، بگویند خمینی(ره) را محاکمه نکنند.
کروبی با بیان اینکه آن موقع بحث تقلید یکی از سوالهای سیاسی شده بود، تصریح کرد: از خرداد 42 به بعد هر کس را میگرفتند خصوصا اگر از مذهبیها بود، سوال میکردند از چه کسی تقلید میکنی؟ اولین بازداشت ما سال 42 بود. مطهری در زندان به ما گفت که من مجتهد هستم و از کسی تقلید نمیکنم اما بنا دارم در بازجویی بنویسم از خمینی(ره) تقلید میکنم، شما هم نترسید و بنویسید مقلد خمینی(ره) هستیم. تقلید که یک سوال مذهبی ساده است، در سال 42 در فضای حکومتی آن زمان به یک مساله سیاسی در بازجوییها تبدیل شده بود.
وی خاطرنشان کرد: در سال 49 وقتی آیتالله حکیم که در بین مراجع بیشتر از همه مقلد داشت، از دنیا رفت، عدهای از شاگردان آیتالله خویی از جمله شهید صدر نوشتند که آیتالله خویی اعلم است و عدهای از شاگردان امام و مدرسین قم و در راس آنها آیتالله منتظری, آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله ربانی نوشتند که خمینی اعلم است. اصلا آن روز اسم آیتالله مصباح مطرح نبود. اگر هم بود این چیز خاصی نبود. همه مینوشتند که خمینی مرجع است البته مرجعیت امام سال 40 تثبیت شده بود و سال 42 که او را دستگیر کردند، علمایی چون خوانساری و میلانی برای او تعبیر آیتالله نوشتند بنابراین اسامی در کتاب نهضت امام خمینی(ره) وجود دارد که اصلاً اسم آقای مصباح در آن نیست.
کروبی ادامه داد: آیتالله سیستانی که از علمای برجسته و یکی از شاگردان خویی بود، وقتی شاگردان خویی نامه را میبرند که امضا کند -مروز هر چه علمای بزرگ در حوزه هستند یا شاگرد خمینی(ره) هستند یا شاگرد خویی- میگویند من نمینویسم چون شبهه دارم که بین خویی و خمینی کدام یک اعلم هستند. آیتالله سیستانی با اینکه در نجف بود و نجف کانون قدرت شاگردان خویی به شمار میرفت، از امضای نامه خودداری میکند. آیتالله فلسفی در مشهد, آیتالله سیستانی، آیتالله میرزاجواد تبریزی، آیتالله وحید خراسانی از شاگردان آیتالله خویی هستند و آیتالله فاضل، آیتالله صانعی, آیتالله منتظری و آیتالله مجتبی تهرانی از شاگردان امام(ره).
وی افزود: مرجعیت خمینی مشخص بود و نیازی به آیتالله مصباح و دیگران نداشت. آنهایی که در مورد مرجعیت خمینی نوشته بودند، اکثرشان تبعید شدند یا زندان رفتند مثلا آیتالله فاضل, آیتالله صلواتی, آیتالله منتظری وآیتالله ربانی همه تبعید شدند.
اسلام بدون جمهوریت، اسلامی قشری است
دبیر کل حزب اعتماد ملی تاکید کرد: من در عین اینکه خیلی از این مساله متاسفم اما در عین حال خوشحالم که آقایان خیلی زود طرز فکرشان را علنی کردند و کاملا روشن شد که چگونه فکر میکنند. مشت جریانهایی که پشت صحنه عمل میکردند، کاملا باز شده است و معلوم است که با چه دیدی به حکومت مینگرند و میزان وفاداریشان به امام چقدر است. اینجا صحنه آزمایش کسانی است که به جمهوری اسلامی امام(ره) معتقدند.
کروبی با تاکید بر اینکه جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشند تا کارساز باشند، گفت: اگر هر یک از این دو را کم و زیاد کنیم، دیگری از بین میرود. آنهایی که جمهوریت را متزلزل میکنند، مطمئن باشند که اسلامیت را هم از بین میبرند و آنهایی که اسلامیت را متزلزل میکنند، توجه داشته باشند که جمهوریت هم از بین خواهد رفت. ممکن است یک جمهوری باشند مثل جمهوری صدام اما این به درد نمیخورد. جمهوریت و اسلامیت باید کنار هم باشند زیر جدا از هم از بین میروند. اسلام بدون جمهوریت اسلام قشری است که موجب خواهد شد مردم آن را کنار بگذارند.
در انتخابات مجلس خبرگان حضور فعال خواهیم داشت
کروبی در خصوص انتخابات مجلس خبرگان گفت: خبرگان بر اساس قانون اساسی خودشان باید نحوه انتخاب را تعیین کنند و هیچ نهاد دیگر نمیتواند در انتخابات آن دخالت کند. در دور اول این کجلی مسوول بررسی صلاحیتها اساتید حوزه علیه بود که در اواخر 69 این اختیار به شورای نگهبان داده شد.
امروز عدهای دنبال این هستند که مرجع بررسی صلاحیتها را دوباره به حوزه برگردانند و نامه من به آیتالله مشکینی هم در این راستا بود. این نامه اکنون برای بررسی به کمیسیون مربوطه آن در مجلس خبرگان فرستاده شده است و بحثهای خوبی هم حول و حوش آن مطرح شده است و ما منتظریم ببینیم که در اجلاس بعدی خبرگان چه خواهند کرد. در این زمینه ما با افراد مختلف دیدار و رایزنی خواهیم کرد تا در اجلاس بعدی این مساله را تغییر بدهند. اینکه گفته میشود بررسی صلاحیت به حوزه محول شود، در رابطه با علماست اما در رابطه با رشتههای دیگر و خانمها نیازی به حوزه نیست.
وی افزود: قدم دوم ما آماده کردن افراد برای شرکت کردن در انتخابات است که در این زمینه با افرادی صحبت میکنیم، هر چند خزعلی از پیش گفته است “آنهایی که بدنامند در خبرگان راهشان نمیدهند”. ما با مقام معظم رهبری هم صحبت خواهیم کرد. نسل جوان خود را برای ثبت نام تشویق خواهم کرد که اگر لازم باشد امتحان بدهند. فعلا موضع ما شرکت کردن در انتخابات، حضور فعال داشتن و برنامهریزی کردن در این خصوص است. نباید بگذاریم خبرگان در اختیار این جریان فکری که از این حرفها میزند، قرار گیرد البته نه به این معنی که آنها نباشند، آنها هم حق دارند شرکت کنند و ما به دنبال رقابت جدی با آنها هستیم اما چه پیش خواهد آمد، هنوز وقت داریم، باید جلو برویم و ببینیم چگونه میشود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.