17.01.2006

مهدی کروبی:احساس می‌‏کنم توطئه‌‏ای علیه اسلام در حال شکل‌‏گیری است

ایلنا: بدترین مصیبت در جمهوری‌‏اسلامی تلاش برای اثبات تاثیر رای مردم در حکومت است
در انتخابات مجلس خبرگان حضور فعال خواهیم داشت
تهران- خبرگزاری کار ایران

رییس مجلس ششم و دبیرکل حزب تازه تاسیس اعتماد ملی با حضور در خبرگزاری کار ایران” ایلنا” در فضایی صمیمانه با مدیران و خبرنگاران این خبرگزاری، نگرانی خود را از تحریف افکار امام خمینی(ره) اعلام کرد و گفت: من این کارها را توطئه ریشه‌‏داری علیه جمهوری اسلامی می‌‏دانم، اینها دوستان نادان اسلام هستند. اینها با اسلام مخالف نیستند اما نمی‌‏دانند که دارند ریشه اسلام و حکومت دینی را می‌‏زنند.

به گزارش” ایلنا” متن کامل سخنان مهدی کروبی، سیاستمدار صریح اللهجه و از نزدیکان و یاران حضرت امام خمینی(ره) در پی می‌‏آید:
بطلان قضیه عدم اعتقاد امام به جمهوریت از قضیه 4=2*2 روشن‌‏تر است
مهدی کروبی در واکنش به اظهارات اخیر مصباح‌‏یزدی و غرویان در باب جمهوریت در دیدگاه امام خمینی(ره)، گفت: بطلان قضیه عدم اعتقاد امام(ره) به جمهوریت و طرح مصلحتی آن توسط امام(ره) از قضیه 4=2*2 روشن‌‏تر است، اگر امام(ره) به جمهوریت اعتقاد نداشت، 27 سال پیش که انقلاب پیروز شد، طبق اظهارات آقایان می‌‏آمد مثلا 28 نفر را تعیین می‌‏کرد و هر یک را در سمتی منصوب می‌‏کرد. یعنی امام(ره) کشور را این جوری اداره می‌‏کرد. اصلا آیا در دنیای امروز می‌‏شود این‌‏گونه کشور را اداره کرد؟ آیا اگر فردی این‌‏گونه منحط، عقب‌‏مانده, دگم و مرتجع باشد، می‌‏تواند جامعه را این‌‏گونه با خود حرکت دهد؟
وی تصریح کرد: این سوال را مطرح می‌‏کنم تا ذهن جامعه نسبت به بدیهی بودن بطلان استدلال آنها روشن شود. سوال این است که آیا این مساله در عصر ما معنا دارد که مثلاً امام(ره) وقتی که حکومتش پیروز شد، می‌‏آمد به فرض 28 آخوند تعیین می‌‏کرد تا آنها مثل 200 سال پیش مشکلات مردم را حل کنند؟ آیا اگر خمینی(ره) آدم دگم, عقب‌‏افتاده و مرتجعی بود، می‌‏توانست چنین انقلاب و نظامی را به وجود آورد و چنان نظامی را [نظام شاهنشاهی] به چالش بکشد.
آفتاب است دلیل آفتاب
کروبی ادامه داد: در سال 41 وقتی رفراندوم شاه شروع شد و دستگیری‌‏ها آغاز شد، تمام سران و چهره‌‏های درجه یک و دوی جبهه ملی و نهضت آزادی را از چهره‌‏های مذهبی آنها مثل بازرگان گرفته تا لائیک‌‏هایشان مثل خلیل ملکی، سنجابی و بختیار دستگیرکردند اما حرکتی که در جامعه ایجاد شد، این بود که خانواده‌‏های آنها و جمع اندکی در ساختمان دادرسی ارتش و زندان قزل‌‏قلعه جمع شدند. دو ماه بعد که امام(ره) دستگیر شد، تمام ایران به هم خورد، مردم در شهرهای قم, تهران، شیراز, سلماس و خوی اعتراض کردند و کشتار زیادی شد. امام(ره) چهره مترقی و جا افتاده‌‏ای بود که مردم یکپارچه به خاطر او به خیابان‌‏ها ریختند.
وی خاطر نشان کرد: امام(ره) اولین اعلامیه‌‏ای که داد قبل از خرداد 42 بود که آنجا به تعطیلی مجلس اعتراض می‌‏کند، امام(ره) اعتراض می‌‏کند که همان مجلس فرمایشی را چرا تعطیل کردند. امام(ره) اعتراض داشت که همه چیز کشور و حکومت دست یک نفر دست‌‏نشانده است و مجلس هم تحت تاثیر آن یک نفر است. آیا امام(ره) با این اعتقاد می‌‏توانست دولت دست‌‏نشانده درست کند؟ آیا دولت دست‌‏نشانده بعدا می‌‏توانست کشور را اداره کند و از این پیچ و خم‌‏ها بگذرد؟ نمی‌‏دانم اینها چه جور آدم‌‏هایی هستند و چگونه فکر می‌‏کنند. امام(ره) انسان محترمی بود، همین انقلابی که کرد و همین که توانست مردم را این‌‏گونه رهبری کند، باید بگویم آفتاب است دلیل آفتاب. روشن است که اساس حکومت امام(ره)، رای مردم بود. امام(ره) می‌‏گفت مردم حکومت ما را می‌‏خواهند.
کروبی گفت: در سال 42 امام(ره) می‌‏گفت من با احزاب مخالف نیستم اما با احزاب فرمایشی مخالفم. امام(ره) می‌‏گفت من با حزب مخالف نیستم اما حزبی را که وزرا و وکلا درست کنند، حزب نیست. حزب باید خودش وزیر و وکیل درست کند. حزب باید از پایین شروع شود. این تفکر خیلی مترقی است. همانگونه که ما می‌‏توانیم با خواندن نظریات افراد بدانیم فرد چگونه می‌‏اندیشید، از فتواهای فقهی هم می‌‏توانیم بفهمیم که فکر یک فقیه چقدر باز بوده یا اینکه چقدر مرتجع بوده است؟ مثلا وقتی حرف‌‏های نائینی را در مشروطه می‌‏خوانیم می‌‏فهمیم که آدمی با فکر باز بوده است. اینکه فر دی بگوید “حزب, آری”، شما بروید حزب درست کنید که از آن حزب وکیل و وزیر ساخته شود نه اینکه وزیر و وکیل حزب بسازند، می‌‏توان فهمید این فرد چگونه آدمی است.

این کارها را توطئه ریشه‌‏داری علیه جمهوری اسلامی می‌‏دانم
دبیرکل حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: برای من این سوال مطرح است که برای چه عده ای این حرف‌‏ها را در مورد امام(ره) می زنند. یک بخش به این دلیل است که چون رای مردم را ندارند، می‌‏خواهند خود را توجیه کنند اما بخش دیگر را نمی‌‏دانم. من این کارها را توطئه ریشه‌‏داری علیه جمهوری اسلامی می‌‏دانم. اینها دوستان نادان اسلام هستند. اینها با اسلام مخالف نیستند اما نمی‌‏دانند که دارند ریشه اسلام و حکومت دینی را می‌‏زنند.
کروبی افزود: اعتقاد من این است که یک عده می‌‏خواهند بگویند اسلام همان اسلام طالبان است و روح اسلام همان است. مارکسیست‌‏ها و آنهایی که ضد دین بودند، افرادی را که مانند بهشتی و هاشمی و… فکر می‌‏کردند و به اسلام مترقی معتقد بودند، می‌‏گفتند اسلامشان التقاطی است اما در مورد هر آدم دگم و مرتجعی می‌‏گفتند، اسلام واقعی این است.
وی تاکید کرد: من این کار را یک حرکت ضداسلامی می‌‏دانم که ممکن است به وسیله علاقه‌‏مندان به دین- بدون اینکه خود متوجه باشند- صورت بگیرد.
کروبی ادامه داد: من احساس می‌‏کنم توطئه‌‏ای علیه اسلام در حال شکل‌‏گیری است. آنها می‌‏خواهند اسلام را طوری معرفی کنند که مردم عاصی شوند و بگویند با سالی یک بار انتخابات، گردش قدرت، اتکا به رای و مردم را ولی نعمت دانستن، نتیجه حکومت دینی این شده است. حالا اگر بگویند ما از طر ف خدا آمده‌‏ایم و هرچه گفتیم شما باید اطاعت کنید، دیگر چه می‌‏شود.
وی افزود: نتیجه حرف کسانی که معتقدند چون من در حوزه درس خوانده‌‏ام و عمامه بر سر دارم پس باید همه فرمان ما را اطاعت کنند، با حرف آنهایی که می‌‏گویند اسلام از نظر حکومتی به درد نمی‌‏خورد، یکی است. من هر دوی اینها را توطئه علیه اسلام می‌‏دانم، هر چند انگیزه‌‏ها متفاوت باشد.
بدترین مصیبت در جمهوری اسلامی تلاش برای اثبات تاثیر رای مردم در حکومت است
دبیرکل حزب اعتماد ملی با بیان اینکه روحانیون متحجر و دگم همان کاری را می‌‏کنند که روحانیون روشنفکر افراطی می‌‏کنند، تصریح کرد: آنها می‌‏گویند هر چه من گفتم، باید همان شود و خروج از آن کفر است، اینها هم می‌‏گویند دین از نظر فقاهتی به درد حکومت نمی‌‏خورد که به نظر من هر دوی اینها اسلام را نفی می‌‏کنند. اینکه بگویند رای مهم نیست و شما باید از هر آنچه ما می‌‏گوییم اطاعت کنید، قابل پذیرش نیست.
کروبی خاطرنشان کرد: امروز بدترین و سنگین‌‏ترین مصیبت برای جمهوری اسلامی این است که بنشینیم و ثابت کنیم رای مردم در حکومت موثر است یا نه؟ و آیا امام(ره) به رای مردم معتقد بود یا نه؟ اینکه این ظلم به امام(ره) از حوزه و به نام حوزه مطرح شود، از هر حادثه‌‏ای بدتر است. حداقل افرادی باید در مورد امام(ره) اظهار نظر کنند که با امام(ره) بوده و تفکر او را می‌‏شناختند.
وی تاکید کرد: اگر کسی به حکومت اسلامی معتقد باشد، اشکال ندارد. اینکه بگویند مثلا گروهی از نخبگان باید بنشینند و برای کشور تصمیم‌‏گیری کنند، عیبی ندارد، این یک سلیقه است و ما حرفی درباره آن نداریم اما اینکه بخواهند نظراتشان را به امام(ره) نسبت دهند، درست نسیت و ما در مورد آن بحث داریم و سکوت نمی‌‏کنیم.
خاطره‌‏ای در مورد لوایح دوقلو

کروبی با بیان اینکه معتقد است این مساله سیاسی است، به ذکر خاطره‌‏ای در مورد لوایح “اصلاح قانون انتخابات” و “افزایش اختیارات رییس‌‏جمهور” (لوایح دوقلوی خاتمی) پرداخت و گفت: داستانی را در مورد لوایح “اصلاح قانون انتخابات” و “افزایش اختیارات رییس‌‏جمهور” بگویم. آن موقع زمزمه دو لایحه خاتمی بود. (که وقتی دوقلو شد، کار خراب شد) در جلسه خیلی مهمی حضور داشتم. به من گفتند که لوایح به مجلس آمده است. یکی از سران طرز فکر معتقد به نظارت استصوابی، نظر مرا در مورد نظارت استصوابی پرسید. به او گفتم من به اینکه استصواب باشد یا نه، کاری ندارم. من به دنبال این هستم که حقوق مردم رعایت شود. حتما در هر کشور شرایط ویژه‌‏ای هست اما نباید حق کسی ضایع شود. من به این دلیل با استصواب مخالفم که تو و فلانی (اسم کسی را که اکنون وزیر است و اسم دو نفر دیگر را که در وزارت کشور بودند، بردم) نتوانید عده‌‏ای را قربانی کنید و هر بلایی که خواستید سر مردم بیاورید. بعد کسی در مورد عظمت شورای نگهبان حرف زد و گفت که اعضای آن عادلند و تخلف نمی‌‏کنند. من گفتم من هم شورای نگهبان را قبول دارم اما اگر امشب مقام معظم رهبری، آیات عظام موسوی اردبیلی و صانعی را عضو شورای نگهبان کند، تو همین تعریف‌‏ها را از شورای نگهبان خواهی کرد. او چنان بی‌‏اختیار شد که گفت؛ اگر اینها عضو شورا شوند، ما باید برویم بنگلادش. همانجا گفتم اگر تابع ولی فقیه بودید، این حرف را نمی‌‏زدید. گفتم بچه‌‏های ما هم می‌‏گویند اگر فلانی و فلانی باشد، ما باید برویم افغانستان، آن هم افغانستان زمان ملاعمر.
وی خاطرنشان کرد: به نظر من چه آنهایی که می‌‏گویند حکومت دینی این جوری است و امام(ره) به رای مردم معتقد نبود و چه آنهایی که از باب روشنفکری همین حرف‌‏ها را می‌‏زنند، نتیجه عمل‌‏شان یکی است و موجب سلطه بیگانه می‌‏شود.

تاریخ عجیب دارد تحریف می‌‏شود
کروبی به اظهارات یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه مصباح یزدی یکی از 12 نفر امضاءکننده نامه مرجعیت امام(ره) بوده است، اشاره کرد و گفت: تاریخ عجیب دارد تحریف می‌‏شود. اولین بازداشت امام(ره) در خرداد 42 بود که در فروردین 40 آیت‌‏الله بروجردی مرجع تقلید مطلق از دنیا رفته بود لذا مرجعیت در بین علما پخش شده بود. یک دسته چون آیت‌‏الله حکیم و آیت‌‏الله شیرازی در نجف بودند و یک عده چون آیت‌‏الله شریعتمداری, آیت‌‏الله گلپایگانی و امام خمینی در قم بودند. خبرنگاران بعد از رحلت آیت‌‏الله بروجردی به دنبال این بودند که ببینند کدام مرجع از درس و موقعیت بالاتری برخوردار است که در روزنامه کیهان آن موقع می‌‏نویسند مهمترین درس را روح‌‏الله خمینی دارد.
کروبی ادامه داد: طبق اسناد و مدارک ساواک در سال 36 و 37 که ساواک در قم تاسیس می‌‏شود، سرهنگی به نام” قل‌‏قصه” را به عنوان رییس ساواک برای محیط مذهبی قم می‌‏فرستد که در صف اول نماز می‌‏ایستاد و پشت کفشش را می‌‏خواباند و کلاه نخی بر سر می‌‏گذاشت. او گزارشی برای تهران تنظیم می‌‏کند و می‌‏نویسد که مهمترین درس, درس حاج‌‏آقا روح‌‏الله خمینی است.
وی تصریح کرد: بعد از فوت آیت‌‏الله بروجردی یکی از افرادی که مرجع تقلید شد، امام(ره) بود اما آن موقع مرجع تقلید مهم که مقلد بیشتری در جهان اسلام داشت، حکیم بود. سال 42 که امام(ره) را گرفتند، حکومت تلاش می‌‏کرد بگوید خمینی(ره) جزء مراجع تقلید نیست زیرا طبق قانون اساسی آن موقع مرجع تقلید از محاکمه و دادگاهی شدن مصون بود. وقتی امام(ره) را گرفتند و در تهران کشتار شد، پاکروان گفت که 15 نفر محاکمه صحرایی می‌‏شوند. مردم ترسیدند نکند امام(ره) را هم محاکمه نظامی کنند که علما نوشتند امام جزو مراجع تقلید است. مظفر بقایی هم اعلامیه داد که همه علما موظفند حتی آنهایی که از مراجع دیگر تقلید می‌‏کنند، بگویند خمینی(ره) را محاکمه نکنند.
کروبی با بیان اینکه آن موقع بحث تقلید یکی از سوال‌‏های سیاسی شده بود، تصریح کرد: از خرداد 42 به بعد هر کس را می‌‏گرفتند خصوصا اگر از مذهبی‌‏ها بود، سوال می‌‏کردند از چه کسی تقلید می‌‏کنی؟ اولین بازداشت ما سال 42 بود. مطهری در زندان به ما گفت که من مجتهد هستم و از کسی تقلید نمی‌‏کنم اما بنا دارم در بازجویی بنویسم از خمینی(ره) تقلید می‌‏کنم، شما هم نترسید و بنویسید مقلد خمینی(ره) هستیم. تقلید که یک سوال مذهبی ساده است، در سال 42 در فضای حکومتی آن زمان به یک مساله سیاسی در بازجویی‌‏ها تبدیل شده بود.
وی خاطرنشان کرد: در سال 49 وقتی آیت‌‏الله حکیم که در بین مراجع بیشتر از همه مقلد داشت، از دنیا رفت، عده‌‏ای از شاگردان آیت‌‏الله خویی از جمله شهید صدر نوشتند که آیت‌‏الله خویی اعلم است و عده‌‏ای از شاگردان امام و مدرسین قم و در راس آنها آیت‌‏الله منتظری, آیت‌‏الله فاضل لنکرانی و آیت‌‏الله ربانی نوشتند که خمینی اعلم است. اصلا آن روز اسم آیت‌‏الله مصباح مطرح نبود. اگر هم بود این چیز خاصی نبود. همه می‌‏نوشتند که خمینی مرجع است البته مرجعیت امام سال 40 تثبیت شده بود و سال 42 که او را دستگیر کردند، علمایی چون خوانساری و میلانی برای او تعبیر آیت‌‏الله نوشتند بنابراین اسامی در کتاب نهضت امام خمینی(ره) وجود دارد که اصلاً اسم آقای مصباح در آن نیست.
کروبی ادامه داد: آیت‌‏الله سیستانی که از علمای برجسته و یکی از شاگردان خویی بود، وقتی شاگردان خویی نامه را می‌‏برند که امضا کند -مروز هر چه علمای بزرگ در حوزه هستند یا شاگرد خمینی(ره) هستند یا شاگرد خویی- می‌‏گویند من نمی‌‏نویسم چون شبهه دارم که بین خویی و خمینی کدام یک اعلم هستند. آیت‌‏الله سیستانی با اینکه در نجف بود و نجف کانون قدرت شاگردان خویی به شمار می‌‏رفت، از امضای نامه خودداری می‌‏کند. آیت‌‏الله فلسفی در مشهد, آیت‌‏الله سیستانی، آیت‌‏الله میرزاجواد تبریزی، آیت‌‏الله وحید خراسانی از شاگردان آیت‌‏الله خویی هستند و آیت‌‏الله فاضل، آیت‌‏الله صانعی, آیت‌‏الله منتظری و آیت‌‏الله مجتبی تهرانی از شاگردان امام(ره).
وی افزود: مرجعیت خمینی مشخص بود و نیازی به آیت‌‏الله مصباح و دیگران نداشت. آنهایی که در مورد مرجعیت خمینی نوشته بودند، اکثرشان تبعید شدند یا زندان رفتند مثلا آیت‌‏الله فاضل, آیت‌‏الله صلواتی, آیت‌‏الله منتظری وآیت‌‏الله ربانی همه تبعید شدند.

اسلام بدون جمهوریت، اسلامی قشری است
دبیر کل حزب اعتماد ملی تاکید کرد: من در عین اینکه خیلی از این مساله متاسفم اما در عین حال خوشحالم که آقایان خیلی زود طرز فکرشان را علنی کردند و کاملا روشن شد که چگونه فکر می‌‏کنند. مشت جریان‌‏هایی که پشت صحنه عمل می‌‏کردند، کاملا باز شده است و معلوم است که با چه دیدی به حکومت می‌‏نگرند و میزان وفاداریشان به امام چقدر است. اینجا صحنه آزمایش کسانی است که به جمهوری اسلامی امام(ره) معتقدند.
کروبی با تاکید بر اینکه جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشند تا کارساز باشند، گفت: اگر هر یک از این دو را کم و زیاد کنیم، دیگری از بین می‌‏رود. آنهایی که جمهوریت را متزلزل می‌‏کنند، مطمئن باشند که اسلامیت را هم از بین می‌‏برند و آنهایی که اسلامیت را متزلزل می‌‏کنند، توجه داشته باشند که جمهوریت هم از بین خواهد رفت. ممکن است یک جمهوری باشند مثل جمهوری صدام اما این به درد نمی‌‏خورد. جمهوریت و اسلامیت باید کنار هم باشند زیر جدا از هم از بین می‌‏روند. اسلام بدون جمهوریت اسلام قشری است که موجب خواهد شد مردم آن را کنار بگذارند.
در انتخابات مجلس خبرگان حضور فعال خواهیم داشت
کروبی در خصوص انتخابات مجلس خبرگان گفت: خبرگان بر اساس قانون اساسی خودشان باید نحوه انتخاب را تعیین کنند و هیچ نهاد دیگر نمی‌‏تواند در انتخابات آن دخالت کند. در دور اول این کجلی مسوول بررسی صلاحیت‌‏ها اساتید حوزه علیه بود که در اواخر 69 این اختیار به شورای نگهبان داده شد.
امروز عده‌‏ای دنبال این هستند که مرجع بررسی صلاحیت‌‏ها را دوباره به حوزه برگردانند و نامه من به آیت‌‏الله مشکینی هم در این راستا بود. این نامه اکنون برای بررسی به کمیسیون مربوطه آن در مجلس خبرگان فرستاده شده است و بحث‌‏های خوبی هم حول و حوش آن مطرح شده است و ما منتظریم ببینیم که در اجلاس بعدی خبرگان چه خواهند کرد. در این زمینه ما با افراد مختلف دیدار و رایزنی خواهیم کرد تا در اجلاس بعدی این مساله را تغییر بدهند. اینکه گفته می‌‏شود بررسی صلاحیت به حوزه محول شود، در رابطه با علماست اما در رابطه با رشته‌‏های دیگر و خانم‌‏ها نیازی به حوزه نیست.
وی افزود: قدم دوم ما آماده کردن افراد برای شرکت کردن در انتخابات است که در این زمینه با افرادی صحبت می‌‏کنیم، هر چند خزعلی از پیش گفته است “آنهایی که بدنامند در خبرگان راهشان نمی‌‏دهند”. ما با مقام معظم رهبری هم صحبت خواهیم کرد. نسل جوان خود را برای ثبت نام تشویق خواهم کرد که اگر لازم باشد امتحان بدهند. فعلا موضع ما شرکت کردن در انتخابات، حضور فعال داشتن و برنامه‌‏ریزی کردن در این خصوص است. نباید بگذاریم خبرگان در اختیار این جریان فکری که از این حرف‌‏ها می‌‏زند، قرار گیرد البته نه به این معنی که آنها نباشند، آنها هم حق دارند شرکت کنند و ما به دنبال رقابت جدی با آنها هستیم اما چه پیش خواهد آمد، هنوز وقت داریم، باید جلو برویم و ببینیم چگونه می‌‏شود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates