پیک ایران:
روز : “انتظار ندارم اسلام را اجرا بکنند، انتظار عدالت ندارم، فقط انتظار دارم کم ظلم بکنند.” این را همسر عبدالفتاح سلطانی می گوید و پس از طرح وثیقه هشتصد میلیونی. با وی و دکتر توانا، یکی از وکلای سلطانی در این مورد گفت و گو کرده ایم.

عاقبت، تبدیل قرار عبدالفتاح سلطانی، عملی شد، اما به شیوه سعید مرتضوی، دادستان تهران. خانم سلطانی برای توصیف این شیوه به یک روایت، متوسل می شود: می گویند برای مادر سالخورده یک پسر جوان، شوهر پیدا شد. پسر به خواستگار پیشنهاد مهریه ای چند صد میلیونی داد. اطرافیان با تعجب دلیل را پرسیدند. گفت: نمی خواهم مادرم را شوهر بدهم. حالا این شده است حکایت آقای سلطانی و تبدیل قرار او. نمی خواهند آقای سلطانی بیرون بیاید.

از خانم سلطانی درباره میزان وثیقه اولیه می پرسم:
اول گفتند ده میلیون، بعد صد میلیون، و حالا هشتصد میلیون. من که حقوق سرم نمی شود، ولی حقوقدانان بگویند که واقعا چنین چیزی درست است؟ بالاخره وثیقه هر متهمی ـ حتی اگر جرمش هم ثابت بشود ـ یک تعریفی دارد، مگر می شود تا این حد سلیقه ای باشد؟ بین ده میلیون تا هشتصد میلیون؟ واقعیتش این است که من وقتی عدد هشتصد میلیون را شنیدم، حتی این عدد به ذهنم هم خطور نمی کرد. اگر تمام فک و فامیل من هم جمع شوند و خانه هایشان را بگذارند، هشتصد میلیون نمی شود. مگر آقای سلطانی چه جرمی مرتکب شده؟ اگر وثیقه یک آدم بیگناه هشتصد میلیون باشد، آدم گناهکار وثیقه اش چقدر است؟

خانم سلطانی در برابر این وضعیت، حتی نمی داند چه باید بکند:
فقط می توانم به بازپرس بگویم انصافتان کجاست؟ من از شما انتظار ندارم اسلام را رعایت کنید، انتظار عدالت هم ندارم، کم ظلم کنید، همین و بس.

قرار در تاریخ 18 دی ماه تبدیل شده و دو روز بعد، در زندان، به آقای سلطانی ابلاغ شده است. او هم به خانه زنگ زده و گفته:
بروید با وکلای من صحبت کنید، با بازپرس حرف بزنید، ببینید این چه برنامه ایست. و دکتر توانا، یکی از وکلای وی، می گوید:
صحبت هایی کرده ایم که وثیقه را تبدیل کنند.

و او بیش از این چیزی نمی گوید، زیرا مایل نیست بحثی را مطرح کند که “به نفع آقای سلطانی” نباشد. او اگر چه تاکید دارد که “وثیقه باید بر اساس نوع و اهمیت جرم باشد” ولی این را نیز می افزاید که:
سلیقه ایست. منتها باید متناسب و موجه باشد.

و درست اینجاست که خانم سلطانی می پرسد:
سلطانی چه گناهی کرده؟ چرا باید از زندگی ساقط بشود؟ چرا باید شش ماه تمام فرزندانش از دیدن او در خانه محروم باشند؟ مفسدین اقتصادی، کسانی که باعث فقر و فلاکت مملکت شدند را همین قدر اذیت کردید؟ ما خیلی ها را داشته ایم که در این مملکت ظلم کردند، اما ندیدیم اینقدر اذیت بشوند. به من بگویید جرم سلطانی چیست. دادگاه علنی بگذارید. من حق دارم بدانم همسرم چه کرده. من حق دارم بدانم چرا وقتی برای ملاقات به زندان می رویم، یک بار ملاقات ما شیشه ای می شود، یک بار تلفنی. چرا یک وقتی هوس می کنید هر چه برای زندانی می بریم بگیرید، یک وقت هیچ چیزی را نمی گیرید؟ همین هفته گذشته یک سر سوزن از ما خوراکی قبول نکردند. یک ماه است ما به سلطانی مواد غذایی نرسانده ایم. او باید 15 روز معطل بماند که از بیرون برایش یک چیزی بخرند. حتی روزنامه ای که به آنها می دهند روزنامه مورد نظرشان نیست. پولش را از زندانی می گیرند ولی روزنامه دلخواه خودشان را به زندانی می دهند.

و معلوم است که:
کیهان می دهند، ایران و همشهری.

و تازه این همه داستان نیست:
با وجودی که می گویند طبق فرمایشات آقای شاهرودی، آقای سلطانی می تواند لباس زندانی نپوشد و می تواند چشم بند نداشته باشد، ولی همچنان دارند با او همین رفتار را می کنند. پس حرف های آقای شاهرودی کی عملی می شود؟ حقوق شهروندی کی می خواهد اجرا شود؟ آخر دلیل بیاورید که چرا با او این رفتار را می کنید. اتهامش این است که رایگان مشاوره کرده! در این صورت همه شهیدان، همه جانبازان، همه آنهایی که به جبهه رفتند، مجرمند، چون جانشان را رایگان دادند. آقای سلطانی رایگان زندگیش را داده است. بله، او از بی بضاعت ها پول نمی گرفت، با کسانی که می گفتند بعد حق الوکاله را می دهیم، سخت گیری نمی کرد، آیا خدا را خوش می آید که کسی به این دلیل در زندان بماند؟

کسی به این سئوال ها پاسخ می دهد؟