09.01.2006

امام به اتکای ملت، دولت تشکیل ‌‏داد نه به اتکای ولایت

ایلنا:
رییس دفتر خمینی:
امام به اتکای ملت، دولت تشکیل ‌‏داد نه به اتکای ولایت
شاگردان امام در مقابل تحریف اندیشه‌‏های ایشان سکوت نکنند
تنها مارشی که نام امام در آن بود از خبر شبکه یک سیما حذف شد
تهران- خبرگزاری کار ایران

آیت‌‏الله محمدرضا توسلی، رییس دفتر حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی در دیدار مسوولین خبرگزاری کار ایران (ایلنا) با ایشان، ضمن هشدار نسبت به تحریف اندیشه‌‏های امام(ره)، از مراجع تقلید، علما و شاگردان ایشان خواست تا در برابر تحریف‌‏کنندگان آراء امام(ره) و خطر حذف جمهوریت نظام سکوت نکنند.

به گزارش خبرنگار “ایلنا”، متن کامل اظهارات آیت‌‏الله توسلی که با استناد مستقیم به بیانات امام(ره) مطرح شد، به این شرح است:
فتطمعون ان یومنوالکم و قدکان فریق منهم یسمعون کلم الله ثم یحرفونه من بعد ماعقلوه و هم یعلمون (آیه 75 سوره بقره).
این آیه خطاب به پیغمبر و مسلمانان صدر اسلام است که می‌‏فرماید: شما طمع دارید که بعضی اهل کتاب به شما ایمان بیاورند با اینکه کلمات خدا را می‌‏شنوند، سپس کلمات خدا را تحریف می‌‏کنید بعد از آنی که تعقل کرده‌‏اید و می‌‏دانید که حرف حق است. این آیه شریفه در مورد تحریف است. تحریف از زمان پیغمبر به بعد شروع شده است. اعتقاد ما این است که در قرآن مجید هیچ تحریف لفظی واقع نشده است اما تحریف معنوی قطعا در قرآن هم بوده است. یعنی معنای واقعی بسیاری از کلمات قران را تحریف کرده‌‏اند و جور دیگری به خورد مردم ‌‏داده‌‏اند. در زمان امام(ره) نیز اینکه کسی در شفا حرف بزند و مخالفتی با جمهوری اسلامی بکند، هیچ‌‏گاه نبوده است حتی بعد از رحلت امام(ره) تا امروز نیز نشنیده بودیم کسی جرات کند نسبت به میراث امام(ره)- که برای همه مردم واضح و آشکار بوده است و آن نظام جمهوری اسلامی است- خدشه وارد کند اما این اتفاق در این زمان واقع شده است.
یادم هست در سال 41 که امام(ره) نهضت خود را شروع کرد، همه ما را در اتاق جمع کرد. بعد از این که قائله انجمن‌‏های ایالتی و ولایتی شروع شده بود و امام نهضتش را شروع کرد، خبرهایی به امام(ره) می‌‏دادند که در پشت پرده تصمیماتی دارند. حضرت امام (س) رو کرد به جمعیتی که در اتاق نشسته بودند و فرمودند: “برای اسلام و دین خواب‌‏هایی دیده‌‏اند، کمرهایتان را محکم ببندید”. یادم هست یک روز به مرحوم کمالوند خرم‌‏آبادی فرمودند: فلانی ما هم مثل مرحوم شیخ فضل‌‏الله نوری باید این حساب را داشته باشیم که بالای دار هم برویم، برای اینکه خواب‌‏های عجیبی برای اسلام و ملت دیده‌‏اند. از همان روز عده‌‏ای خود را مهیا کردند و برای به ثمر رساندن افکار امام(ره) در محضر امام(ره) بودند منتهی این افراد مختلف بودند؛ بعضی تا زمان حیات امام(ره) با انقلاب و در کنار امام(ره) بودند، مثل مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی. عده‌‏ای وسط راه کنار کشیدند که خود دو طایفه بودند؛ گروهی که سکوت اختیار کردند و کاری به انقلاب نداشتند، مخالفت هم نمی‌‏کردند اما عده دیگر وقتی کار به مساله تبعید، زندان، گرفتاری ساواک و امثال این رسید، از همان وقت خود را کنار کشیدند و تا زمانی که امام(ره) تئوری “حکومت اسلامی” را عنوان نکرده بودند، کاری به این مسائل نداشتند.

امام(ره) وقتی به نجف اشرف تبعید شد و بحث “ولایت فقیه و حکومت اسلامی” را عنوان کرد، در آنجا این تئوری را برای آینده پایه‌‏گذاری کرد اما قالبش را گذاشت برای بعد. امام(ره) بحث حکومت اسلامی را در جایی می‌‏گفت که کسی نمی‌‏توانست بحث سیاست را بکند. امام(ره) ولایت فقیه و بحث حکومت اسلامی را در نجف اشرف شروع کرد؛ در حوزه علمیه‌‏ای که کسی جرات نمی‌‏کرد بگوید سیاست با دین سازگار است. این روشنگری را امام(ره) از آنجا شروع کرد اما وقتی به پاریس تبعید شد، می‌‏خواست حکومت اسلامی را که تئوریزه کرده بود، در قالب جمهوری اسلامی پیاده کند. از همان وقت عده‌‏ای در مقابل امام(ره) موضع گرفتند. کسانی که متوجه نیستند مقصود امام(ره) از جمهوری اسلامی چه بود، امروز دیدگاه امام(ره) را تحریف می‌‏کنند. متوجه نیستند که چه ضربه‌‏ای به افکار امام(ره) می‌‏زنند. البته اگر کسی بگوید من هم یک رای دارم و نظرم این است که جمهوری معنا ندارد، او آزاد است اما نسبت دادن این حرف‌‏ها به امام(ره) از گناهان کبیره است. اینکه به امام(ره) نسبت دهند، ایشان به جمهوری اسلامی قائل نبود، به آرا مردم اعتنایی نداشت، این اتهام به امام(ره) است و باید جلوی آن را گرفت.
این حرف‌‏ها را در میان یک عده جوان‌‏ ساده‌‏لوح و بچه‌‏های خوب منتهی از نسل دوم انقلاب که زمان امام(ره) را درک نکرده‌‏اند، با سفسطه جا می‌‏اندازند. جمهوری اسلامی را در نظر اینها به جایی می‌‏رسانند که به عنوان شرک مطرح می‌‏شود و اگر کسی بگوید “جمهوری اسلامی” مشرک است. خوارج هم به امیر مومنان(ع) می‌‏گفتند، مشرک. کار به اینجا رسیده است که جمهوری اسلامی ایران را این‌‏گونه برای مردم توجیه می‌‏کنند که در افکار امام(ره)، جمهوری نبود.
مجبورم حرف‌‏های امام(ره) را با سند بگویم. امام(ره) وقتی که در پاریس بودند، مصاحبه‌‏ای دارند. در 10 آبان 57 که در جلد چهارم صحیفه نور آمده است. خبرنگار سوال می‌‏کند: نظرتان درباره تغییرات و تحولات آینده ایران چیست؟ امام(ره) جواب می‌‏فرماید: “با قیام انقلابی ملت شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می‌‏شود. در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور ملک را اداره خواهند کرد.
در جمهوری اسلامی زمامداران مردم نمی‌‏توانند با سوءاستفاده از مقام، ثروت‌‏اندوزی کنند(ص 266).
من جمهوری اسلامی را به ملت پیشنهاد کردم که بعد از سقوط شاه به آرای عمومی می‌‏گذاریم(ص 420).
“خبرنگار سوال می‌‏کند که ماهیت جمهوری مورد نظر حضرت‌‏عالی چیست و مشخصات آن چگونه است؟ امام(ره) جواب می‌‏دهند: “ماهیت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده است و با اتکای آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام باشد. ”
در همین جلد چهارم، صفحه 479 آمده است: “اینکه می‌‏گوییم “جمهوری اسلامی”، برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می‌‏شود، بر اسلام متکی است لکن انتخاب با ملت است و طرز “جمهوری” همان “جمهوری” است که همه جا هست.
در صفحه 512 هم آمده است: “تحقق جمهوری اسلامی نفی رژیم سلطنتی است”.

اصل “جمهوری اسلامی” همین است که در مملکت شما هست که آرای عمومی مردم آن را تعیین می‌‏کند. “اسلامی” می‌‏گوییم چرا که قانون اساسی ما بر اساس آن است (صفحه 311 ج 5).
در مصاحبه با مجله عربی المستقبل که در تاریخ 10 دی 57 انجام شده، امام(ره) فرموده‌‏اند: “حکومت “جمهوری اسلامی” یک “جمهوری” است مثل سایر “جمهوری‌‏ها” و لکن قانونش، قانون “اسلامی” است.(صفحه 311). حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت می‌‏باشد و نیز شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین می‌‏شود.(ص 375)”
امام(ره) در دیدار با نماینده پاپ پل ششم که در جلد 10 صحیفه نور آمده، فرموده است: “ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد، ما هم از آنها تبعیت می‌‏کنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام(ص) به ما حق نداده است که ما به ملتمان چیزی را تحمیل کنیم.(ص 10)”
باز من از عباراتی که امام(ره) به کار برده‌‏اند، می‌‏گویم. می‌‏خواهم اینها برای مردم بیان شود و مردم ببینند کلمات امام(ره) چه بوده است. آیا اینها قابل توجیه است که کسی این جور حرف‌‏های امام(ره) را توجیه کند.
امام(ره) در 12 بهمن 57 به تهران آمد. روز 9 اسفند امام(ره) به سمت قم حرکت کرد و در یک سخنرانی در مدرسه علوی فرمودند: “با خواست خداوند متعال به زودی درباره شکل حکومت رفراندوم برگزار خواهد شد. لازم است تذکر دهم آنچه اینجانب به آن رای می‌‏دهم، “جمهوری اسلامی” است و آنچه ملت شریف ایران در سر تا سر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است، همین جمهوری اسلامی بوده است، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
آنچه ملت ما می‌‏خواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری فقط، نه جمهوری دموکراتیک، نه جمهوری دموکراتیک اسلامی( ص 276).
ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامی, یک جمهوری اسلامی در ایران برقرار کنیم، با این رفراندوم باید بشود، فقط جمهوری اسلامی(ص 324).
تاسیس حکومت جمهوری اسلامی غایت آمال همه مسلمین و غایت فرمان خدای تبارک و تعالی است(ص 352).
مسیر شما؛ مسیر اسلام است. مسیر شما این است که جمهوری اسلامی را به پا کنید. من رای به جمهوری اسلامی می‌‏دهم(ص 353 ). ملت در طول این یک‌‏سال و چند ماه اخیر در خیابان‌‏ها ریخت و فریاد کرد آزادی, استقلال, جمهوری اسلامی؛ ما باید تابع ملت باشیم(ص 354 ).
ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند(ص 362).
در تاریخ 10/1/58 فرمودند: امروز رفتم در محلی که شهدای قم جان خود را برای اسلام و جمهوری اسلامی از دست داده‌‏اند. برای اینکه آنها را شاد کنم و ملت اسلام را دلگرم کنم. به جمهوری اسلامی رای دادم. جمهوری اسلامی برای ما سرنوشت آزادی، خوشبختی و استقلال هدیه می‌‏آورد. بعد می‌‏فرماید: “الان یک امانتی دستان شماست، باید حفظش کنید که آن امانت جمهوری اسلامی است”(ص 450).
از این کلمات امام(ره) زیاد دارند. من شماره و احصا کردم. امام(ره) 275 مرتبه عبارت جمهوری اسلامی را به کار برده است. در جاهای مختلف الان برخی مسوولین وقتی سخنرانی می‌‏کنند، جمهوری اسلامی را نمی‌‏گویند. می‌‏گویند دولت اسلامی. انقلاب را می‌‏گویند اما اسم جمهوری اسلامی را نمی‌‏برند و این برای ما مایه تاسف است. امروز برخی مسوولین نظام ما کلمه جمهوری اسلامی را دارند حذف می‌‏کنند. امام(ره) مدتی که در ایران و پاریس بودند، 275 بار کمله جمهوری اسلامی را به کار بردند، برای اینکه مردم آن را فراموش نکنند.
دو اصل در قانون اساسی داریم که یکی اصل اولی است. قانون اساسی ما تثبیت شده است و اصل اول آن مربوط به عبارت جمهوری اسلامی است.
عنایتی بوده است به این کلمه جمهوری. لذا در اصل اول آمده است: “حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران بر اساس اعتقاد دیرینه‌‏اش به حکومت حق و عدل قرآن در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالی‌‏قدر تقلید، حضرت آیت‌‏الله‌‏العظمی امام خمینی در همه‌‏پرسی 10 و 11 فروردین 1358 هجری شمسی با اکثریت 2/98 درصد کلیه کسانی که حق رای داشتند، به آن رای مثبت دادند.
اصل آخر قانون اساسی هم مربوط به تغییرناپذیری است این اصل است. اصل 177 قانون اساسی می‌‏گوید: محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و کلیه قوانین و مقررات بر اساس مقررات و موازین اسلامی و پایه‌‏های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت است و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است.
در اصل آخر اصول قانون اساسی آمده که جمهوری بودن نظام قابل تغییر نیست و کسی نمی‌‏تواند آن را تغییر دهد.
این‌‏ها می‌‏گویند رای ملت یعنی چه؟ همانطور که آقای کروبی گفته‌‏اند اینها نقشه‌‏ای است برای اینکه به مردم بفهمانند رای بی‌‏اثر است و اگر شما در رای دادن تقلب کردید، هیچ خلاف شرعی نکرد‌‏ه‌‏اید زیرا رای معنا ندارد. امام(ره) وقتی وارد بهشت زهرا شد، هنوز صدای امام(ره) در گوش ما هست که فرمود: “به اتکای این ملت، دولت تشکیل می‌‏دهم”. با اینکه امام مرجع تقلید بود، نگفت با اتکای ولایت. وقتی امام(ره) اعلام کرد که من حکومت تشکیل می‌‏دهم، نگفت به اتکای ولایتم، فرمود به اتکای آرا این ملت، دولت تشکیل می‌‏دهم. در همه جا حرف امام(ره) این بود.
متاسفانه چه شده است که در این دوره در حوزه علمیه قم این مسائل مطرح می‌‏شود. اگر این حرف‌‏ها را کس دیگری بزند، دل انسان خیلی نمی‌‏سوخت. امروز در حوزه علمیه قم که امام(ره) نسبت به علما، روحانیت و حوزه علمیه این قدر تعریف و تمجید کرده است، صدای انحراف افکار امام(ره) بلند شده است. من از مراجع تقلیدی که شاگرد امام(ره) بودند، عاجزانه تقاضا می‌‏کنم که سکوت نکنند. شما چرا سکوت کرده‌‏اید؟ چرا شما سخن نمی‌‏گویید؟ من یک وظیفه الهی تشخیص دادم که پاسخ دهم. وقتی می‌‏بینیم که دارند افکار و اندیشه‌‏های امام(ره) را منحرف می‌‏کنند و انقلاب را برای جوان‌‏های امروز جور دیگری بیان می‌‏کنند، وظیفه خود تشخیص دادم که بیاناتی عرض کنم.
مجبورم کلماتی از امام(ره) که در منشور سوم انقلاب امام(ره) آمده است، بگویم. در 3 اسفند 57 در مورد خدمات علما و روحانیت بیاناتی داشته و این بیانات می‌‏رساند که ممکن است افرادی یک روزی بیایند و در مقابل امام(ره) این حرف‌‏ها را بزنند. بعد از اینکه امام(ره) از علما و روحانیت تعریف کرده و خدمات آنها را گفته‌‏اند، می‌‏فرمایند: “این بدان معنی نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدسی‌‏نما و تحجرگرا کم نبودند و نیستند. در حوزه‌‏های علمیه افرادی علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) فعالیت دارند. امروز عده‌‏ای با ژست مقدس‌‏مابی چنان تیشه به ریشه دین، انقلاب و نظام می‌‏زنند که گویی وظیفه‌‏ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس‌‏نمایان احمق در حوزه علمیه کم نیستند. اولین و مهمترین القای آنها شعار جدایی دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‌‏ای کارگر شده است که دخالت در سیاست دون شان فقیه است. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری‌‏تر از اغیار بوده و هست. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختی‌‏های دیگران نخورده است. شروع تفکر شاه سایه خداست یا با گوشت و پوست نمی‌‏توان در مقابل توپ وتانک ایستاد یا اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم یا جواب خون مقتولین را چه کسی می‌‏دهد و از همه شکننده‌‏تر شعار گمراه کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان هم باطل است، [همین حرف‌‏ها مال همین افرادی است که الان این سخنان را می‌‏گویند] این قدر که اسلام از مقدسین روحانی‌‏نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است. تا دیروز مقدس‌‏نماهای بی‌‏شعور می‌‏گفتند دین از سیاست جداست یا مبارزه با شاه حرام است. دیروز حجتیه‌‏ای‌‏ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند و امروز انقلابی‌‏تر از انقلابی شده‌‏اند.”
این قسمتی از دردهای درونی امام(ره) است. امام(ره) وقتی جشن و چراغانی شعبانیه را تحریم کرد، در مقابل امام(ره) آمدند جشن گرفتند. همین‌‏ها بودند که دل امام(ره) را به درد آوردند.
همانگونه که مدت کوتاهی بعد از رحلت حضرت رسول (ص)، حرفهایش را تحریف کردند، حرف‌‏های امام(ره) را هم تحریف کردند.
امام(ره) می‌‏گوید تحجر، آنها می‌‏گویند مقصود امام(ره) از تحجر یعنی کسانی که ضد فلسفه‌‏اند. ضد فلسفه دو نفر بودند؛ یکی مرحوم حضرت آیت‌‏الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و مرحوم حضرت آیت‌‏الله حاج میرزا جواد تهرانی. اینها از کسانی بودند که از مشهد برای تایید جمهوری اسلامی به سمت تهران حرکت کردند و تا آخرین لحظات زندگی‌‏شان به امام(ره) اعتقاد داشتند.

آیت‌‏الله حاج میرزا جواد تهرانی از مخلصین امام(ره) بود، آن وقت می‌‏گویند مقصود امام(ره) از تحجرگرا افراد ضدفلسفه بودند. مقصود امام(ره) از تحجرنماها همین‌‏ها بودند که ذکر کردم. یک عده هم با امام(ره) از نظر فلسفی مخالف بودند و می‌‏گفتند امام(ره) در آنجا که فرزندش کوزه آب را سر کشید، گفتند کوزه را آب بکشید، آنها را متحجر می‌‏دانستند. در حالی که آن موقع من همراه حاج مصطفی آقا، پسر امام(ره) آنجا بودم. پسر امام(ره) هنوز ملبس نشده بود و من هم ملبس نشده بودم. نزدیک‌‏های تابستان بود. با هم قدم می‌‏زدیم. به در حجره‌‏ای رسیدم. کوزه‌‏ای بود که من اشاره کردم از این آب بخوریم. آن وقت مرسوم بود کوزه را برمی‌‏داشتند و سر می‌‏کشیدند. ایشان برداشت کوزه را و از آن آب خورد. صاحب حجره فرد مقدس و متدینی بود اما ضد فلسفه بود. برگشت به مرحوم حاج مصطفی گفت: شما فرزند حاج آقا روح الله هستید. گفت: بله. گفت: می‌‏گویم کوزه را آب بکشند. اینها هم امام(ره) را خیلی اذیت کردند اما منظور امام(ره) از متحجرین، اینها نبود. امروز مساله تحجر به طرزی رواج یافته است که حرف‌‏هایی به ائمه اطهار نسبت داده می‌‏شود. خدمت امام زمان(عج) رسیدن، امام زمان(عج) را دیدن، وقت معین کردن و از این دست. یک روز یادم هست که عده‌‏ای به امام(ره) اصرار کردند که چند نفر هستند که خدمت امام زمان(عج) می‌‏رسند و می‌‏خواهند شما را ببینند. اجازه گرفتند و آمدند. بعد امام(ره) فرمود شما خدمت امام زمان(عج) می‌‏رسید. آنها گفتند: بله. امام(ره) فرمود: من چند مساله دارم؛ یکی مساله حادث به قدیم است که یک مساله فلسفی است و برای من حل نشده است، این را از آقا بپرسید و جوابش را بیاورید. دوم من به چیزی علاقه‌‏مند هستم، بگویید آن چیست و سوم اینکه من یک چیزی گم کرده‌‏ام، بگویید آن کجاست؟ مقصود امام(ره) از چیزی که به آن علاقه‌‏مند بود، عکس رسول‌‏الله بود که تازه منتشر شده بود. امام(ره) آن را تابلو کرده بود و در اتاقشان بود. چیزی که گم کرده بودند، دیوان شعرشان بود که بعد آن را در همدان پیدا کردند. سه روز بعد آنها آمدند. دو مرد و یک خانم بودند. یک کتاب خطی هم زیر بغلشان بود. با حاج احمد آقا صحبت کردند و حرف‌‏هایی زدند و حاج احمد آقا آنها را به امام(ره) منتقل کرد و امام فرمود به آنها بگو: “شیادها دست از این کلاه‌‏برداری‌‏هایتان بردارید”.
یکی از بزرگان هم که اسم نمی‌‏برم از همین سنخ افراد بود که آمد و به امام(ره) گفت که در جبهه امام زمان(عج) را دیده‌‏اند. امام(ره) به او نگاه کرد. من به او گفتم این حرف‌‏ها چیست که به امام(ره) می‌‏زنید. مگر امام زمان (عج)خودشان نگفته‌‏اند که اگر کسی ادعای رویت کرد، تکذیبش کنید، آن وقت شما به امام(ره) می‌‏گویید امام زمان(عج) را دیده‌‏اید.
در روایات هم داریم آنهایی که برای ظهور امام زمان(عج) وقت می‌‏گذارند، کاذب هستند و شما آنها را تکذیب کنید. امروز تحجر و واپس‌‏گرایی به اینجا رسیده است. مقدسات اسلام را برای دنیا سپر قرار می‌‏دهند. هدفشان چیز دیگری است. می‌‏خواهند از افکار و اعتقاد پاک مردم و روحیه اسلامی آنها سوءاستفاده می‌‏کنند. همانگونه که عبارات رسول‌‏الله را عوض کردند، عبارات امام را نیز تغییر می‌‏دهند.
در وصیت‌‏نامه امام(ره) آمده است: “وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی‌‏نماها که با انگیزه‌‏های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌‏کنند و وقت خود را صرف براندازی آن می‌‏نمایند و با مخالفان توطئه‌‏گر و بازیگر سیاسی کمک و گاهی به طوری که نقل می‌‏شود با پول‌‏های گزافی که از سرمایه‌‏داران بی‌‏خبر از خدا برای این مقصد دریافت می‌‏کنند، بگویید شماها طرفی از این غط‌‏کاری‌‏ها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌‏اید، خداوند نخواهد گذاشت شما به مقصد شوم خود برسید. تا در توبه باز است، از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مظلوم هم‌‏صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاری‌‏های ملت به دست آمده است، حمایت کنید که خیر دنیا و آخرت از آن است که جمهوری اسلامی را حفاظت کنید.”
امام(ره) در زمان رحلت علامه طباطبایی فرمود: این یک تکلیف الهی است که جمهوری اسلامی را حفظ کنید.
امام فرموده بود: من تقاضا دارم که همه به جمهوری اسلامی رای دهید البته آزاد هستید به هر چه خواستید رای دهید، شما حق دارید بنویسید جمهوری دموکراتیک، بنویسید رژیم سلطنتی، هر چه خواستید بنویسید.
امام(ره) در وصیتنامه‌‏اش در خصوص تمام شئون مملکت، تکلیف مجلس شورای اسلامی, علما, روحانیون، دانشگاهیان، صدا و سیما و خبرگان و همه و همه توصیه‌‏هایی کرده‌‏اند.

اظهار تاسف می‌‏کنم که مارش ابتدای پخش خبر شبکه یک ساعت 19 برداشته‌‏اند. در این مارش الله‌‏اکبر، خمینی رهبر دو بار نکرار می‌‏شد و تا چند روز قبل از صدا و سیما پخش می شد اما این را هم برداشتند. “خدا رحمت کند حاج احمد آقا را که آخر عمرش گفت: این یک کلمه باقی مانده است، منتظریم ببینیم که این را کجا قطع می‌‏کنند” که این را نیز قطع کردند درد دل امام(ره) در وصیت‌‏نامه‌‏اش آمده است.
امام(ره) به نیروهایی مسلح سفارش اکید کرده است که در سیاست دخالت نکنید. اینکه امام(ره) اینها را در وصیت‌‏نامه‌‏اش آورده است، به این دلیل است که احتمال می‌‏داده این انقلاب روزی در معرض خطر قرار بگیرد و بخواهند جمهوریت را از عبارات امام(ره) بردارند.
اکنون می‌‏گویند امام(ره) تعارف می‌‏کرد، با مردم رودربایستی داشت. امام(ره) با بچه‌‏اش نیز رودربایستی نداشت. والله قسم امام(ره) به پسرش می‌‏گفت: اگر احمد تو خلاف می‌‏کردی، خودم اعدامت می‌‏کردم. امام با کسی تعارف نداشت که جمهوری اسلامی را به خاطر رودربایستی مطرح کنند.
چرا امروز این حرف‌‏ها را می‌‏زنند؟ آیا دنیا این قدر ارزش دارد؟ امامی(ره) که این قدر برای پایه‌‏گذاری جمهوری اسلامی زحمت کشید که امرئز باید در دنیا مایه افتخار ما باشد، به این زودی زیر سوال ببریم و این گونه با حرف‌‏های امام(ره) بازی کنیم که ان‌‏شاءالله خدا از سر تقصیر همه ما بگذرد و خدا ما را آگاه کند که این جور به دست خودمان این انقلاب را از بین نبریم.
چند روز قبل آقای خاتمی فرمودند من احساس خطر می‌‏کنم. برخی رسانه‌‏ها به ایشان انتقاد کردند اما این حرف فقط حرف آقای خاتمی نیست. من این حرف را از یکی بزرگان و مسوولین نظام هم شنیدم که به من گفت: “فلانی من برای این انقلاب احساس خطر می‌‏کنم”. این تنها کلام خاتمی نیست، این کلام بسیاری از مسوولین نظام است که درد انقلاب دارند. یک وقت دشمنان با انقلاب این کار را بکنند، خوب می‌‏توان گفت از دشمنان انتظاری نیست اما اینکه از حوزه علمیه قم این صدا بلند شود و عده‌‏ای ساده‌‏لوح را جمع کنند و افکار امام(ره) را منحرف کنند، خیلی دردآور است.
من، عباس خاتم توسلی, قاضی عسگر, کشمیری و ابایی خراسانی به عنوان نمایندگان امام(ره) در دبیرخانه ائمه جمعه بودیم که از ایشان در خصوص اینکه در چه صورت فقیه جامع‌‏الشرایط بر جامعه اسلامی ولایت دارد، استفتاء کردیم که ایشان فرمودند: “ولی در جمیع صور ولایت دارد لکن تولی مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی به آرای اکثریت مسلمین دارد که در قانون اساسی هم در آن یاد شده و در صدر اسلام به بیعت با ولی مسلمین تعبیرمی‌‏شد”( صحیفه امام جلد 20 صفحه 459)

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates