امام به اتکای ملت، دولت تشکیل داد نه به اتکای ولایت
ایلنا:
رییس دفتر خمینی:
امام به اتکای ملت، دولت تشکیل داد نه به اتکای ولایت
شاگردان امام در مقابل تحریف اندیشههای ایشان سکوت نکنند
تنها مارشی که نام امام در آن بود از خبر شبکه یک سیما حذف شد
تهران- خبرگزاری کار ایران
آیتالله محمدرضا توسلی، رییس دفتر حضرت امام خمینی(ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی در دیدار مسوولین خبرگزاری کار ایران (ایلنا) با ایشان، ضمن هشدار نسبت به تحریف اندیشههای امام(ره)، از مراجع تقلید، علما و شاگردان ایشان خواست تا در برابر تحریفکنندگان آراء امام(ره) و خطر حذف جمهوریت نظام سکوت نکنند.
به گزارش خبرنگار “ایلنا”، متن کامل اظهارات آیتالله توسلی که با استناد مستقیم به بیانات امام(ره) مطرح شد، به این شرح است:
فتطمعون ان یومنوالکم و قدکان فریق منهم یسمعون کلم الله ثم یحرفونه من بعد ماعقلوه و هم یعلمون (آیه 75 سوره بقره).
این آیه خطاب به پیغمبر و مسلمانان صدر اسلام است که میفرماید: شما طمع دارید که بعضی اهل کتاب به شما ایمان بیاورند با اینکه کلمات خدا را میشنوند، سپس کلمات خدا را تحریف میکنید بعد از آنی که تعقل کردهاید و میدانید که حرف حق است. این آیه شریفه در مورد تحریف است. تحریف از زمان پیغمبر به بعد شروع شده است. اعتقاد ما این است که در قرآن مجید هیچ تحریف لفظی واقع نشده است اما تحریف معنوی قطعا در قرآن هم بوده است. یعنی معنای واقعی بسیاری از کلمات قران را تحریف کردهاند و جور دیگری به خورد مردم دادهاند. در زمان امام(ره) نیز اینکه کسی در شفا حرف بزند و مخالفتی با جمهوری اسلامی بکند، هیچگاه نبوده است حتی بعد از رحلت امام(ره) تا امروز نیز نشنیده بودیم کسی جرات کند نسبت به میراث امام(ره)- که برای همه مردم واضح و آشکار بوده است و آن نظام جمهوری اسلامی است- خدشه وارد کند اما این اتفاق در این زمان واقع شده است.
یادم هست در سال 41 که امام(ره) نهضت خود را شروع کرد، همه ما را در اتاق جمع کرد. بعد از این که قائله انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شده بود و امام نهضتش را شروع کرد، خبرهایی به امام(ره) میدادند که در پشت پرده تصمیماتی دارند. حضرت امام (س) رو کرد به جمعیتی که در اتاق نشسته بودند و فرمودند: “برای اسلام و دین خوابهایی دیدهاند، کمرهایتان را محکم ببندید”. یادم هست یک روز به مرحوم کمالوند خرمآبادی فرمودند: فلانی ما هم مثل مرحوم شیخ فضلالله نوری باید این حساب را داشته باشیم که بالای دار هم برویم، برای اینکه خوابهای عجیبی برای اسلام و ملت دیدهاند. از همان روز عدهای خود را مهیا کردند و برای به ثمر رساندن افکار امام(ره) در محضر امام(ره) بودند منتهی این افراد مختلف بودند؛ بعضی تا زمان حیات امام(ره) با انقلاب و در کنار امام(ره) بودند، مثل مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی. عدهای وسط راه کنار کشیدند که خود دو طایفه بودند؛ گروهی که سکوت اختیار کردند و کاری به انقلاب نداشتند، مخالفت هم نمیکردند اما عده دیگر وقتی کار به مساله تبعید، زندان، گرفتاری ساواک و امثال این رسید، از همان وقت خود را کنار کشیدند و تا زمانی که امام(ره) تئوری “حکومت اسلامی” را عنوان نکرده بودند، کاری به این مسائل نداشتند.
امام(ره) وقتی به نجف اشرف تبعید شد و بحث “ولایت فقیه و حکومت اسلامی” را عنوان کرد، در آنجا این تئوری را برای آینده پایهگذاری کرد اما قالبش را گذاشت برای بعد. امام(ره) بحث حکومت اسلامی را در جایی میگفت که کسی نمیتوانست بحث سیاست را بکند. امام(ره) ولایت فقیه و بحث حکومت اسلامی را در نجف اشرف شروع کرد؛ در حوزه علمیهای که کسی جرات نمیکرد بگوید سیاست با دین سازگار است. این روشنگری را امام(ره) از آنجا شروع کرد اما وقتی به پاریس تبعید شد، میخواست حکومت اسلامی را که تئوریزه کرده بود، در قالب جمهوری اسلامی پیاده کند. از همان وقت عدهای در مقابل امام(ره) موضع گرفتند. کسانی که متوجه نیستند مقصود امام(ره) از جمهوری اسلامی چه بود، امروز دیدگاه امام(ره) را تحریف میکنند. متوجه نیستند که چه ضربهای به افکار امام(ره) میزنند. البته اگر کسی بگوید من هم یک رای دارم و نظرم این است که جمهوری معنا ندارد، او آزاد است اما نسبت دادن این حرفها به امام(ره) از گناهان کبیره است. اینکه به امام(ره) نسبت دهند، ایشان به جمهوری اسلامی قائل نبود، به آرا مردم اعتنایی نداشت، این اتهام به امام(ره) است و باید جلوی آن را گرفت.
این حرفها را در میان یک عده جوان سادهلوح و بچههای خوب منتهی از نسل دوم انقلاب که زمان امام(ره) را درک نکردهاند، با سفسطه جا میاندازند. جمهوری اسلامی را در نظر اینها به جایی میرسانند که به عنوان شرک مطرح میشود و اگر کسی بگوید “جمهوری اسلامی” مشرک است. خوارج هم به امیر مومنان(ع) میگفتند، مشرک. کار به اینجا رسیده است که جمهوری اسلامی ایران را اینگونه برای مردم توجیه میکنند که در افکار امام(ره)، جمهوری نبود.
مجبورم حرفهای امام(ره) را با سند بگویم. امام(ره) وقتی که در پاریس بودند، مصاحبهای دارند. در 10 آبان 57 که در جلد چهارم صحیفه نور آمده است. خبرنگار سوال میکند: نظرتان درباره تغییرات و تحولات آینده ایران چیست؟ امام(ره) جواب میفرماید: “با قیام انقلابی ملت شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار میشود. در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور ملک را اداره خواهند کرد.
در جمهوری اسلامی زمامداران مردم نمیتوانند با سوءاستفاده از مقام، ثروتاندوزی کنند(ص 266).
من جمهوری اسلامی را به ملت پیشنهاد کردم که بعد از سقوط شاه به آرای عمومی میگذاریم(ص 420).
“خبرنگار سوال میکند که ماهیت جمهوری مورد نظر حضرتعالی چیست و مشخصات آن چگونه است؟ امام(ره) جواب میدهند: “ماهیت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده است و با اتکای آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام باشد. ”
در همین جلد چهارم، صفحه 479 آمده است: “اینکه میگوییم “جمهوری اسلامی”، برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری میشود، بر اسلام متکی است لکن انتخاب با ملت است و طرز “جمهوری” همان “جمهوری” است که همه جا هست.
در صفحه 512 هم آمده است: “تحقق جمهوری اسلامی نفی رژیم سلطنتی است”.
اصل “جمهوری اسلامی” همین است که در مملکت شما هست که آرای عمومی مردم آن را تعیین میکند. “اسلامی” میگوییم چرا که قانون اساسی ما بر اساس آن است (صفحه 311 ج 5).
در مصاحبه با مجله عربی المستقبل که در تاریخ 10 دی 57 انجام شده، امام(ره) فرمودهاند: “حکومت “جمهوری اسلامی” یک “جمهوری” است مثل سایر “جمهوریها” و لکن قانونش، قانون “اسلامی” است.(صفحه 311). حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت میباشد و نیز شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین میشود.(ص 375)”
امام(ره) در دیدار با نماینده پاپ پل ششم که در جلد 10 صحیفه نور آمده، فرموده است: “ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد، ما هم از آنها تبعیت میکنیم. ما حق نداریم، خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام(ص) به ما حق نداده است که ما به ملتمان چیزی را تحمیل کنیم.(ص 10)”
باز من از عباراتی که امام(ره) به کار بردهاند، میگویم. میخواهم اینها برای مردم بیان شود و مردم ببینند کلمات امام(ره) چه بوده است. آیا اینها قابل توجیه است که کسی این جور حرفهای امام(ره) را توجیه کند.
امام(ره) در 12 بهمن 57 به تهران آمد. روز 9 اسفند امام(ره) به سمت قم حرکت کرد و در یک سخنرانی در مدرسه علوی فرمودند: “با خواست خداوند متعال به زودی درباره شکل حکومت رفراندوم برگزار خواهد شد. لازم است تذکر دهم آنچه اینجانب به آن رای میدهم، “جمهوری اسلامی” است و آنچه ملت شریف ایران در سر تا سر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است، همین جمهوری اسلامی بوده است، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.
آنچه ملت ما میخواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری فقط، نه جمهوری دموکراتیک، نه جمهوری دموکراتیک اسلامی( ص 276).
ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامی, یک جمهوری اسلامی در ایران برقرار کنیم، با این رفراندوم باید بشود، فقط جمهوری اسلامی(ص 324).
تاسیس حکومت جمهوری اسلامی غایت آمال همه مسلمین و غایت فرمان خدای تبارک و تعالی است(ص 352).
مسیر شما؛ مسیر اسلام است. مسیر شما این است که جمهوری اسلامی را به پا کنید. من رای به جمهوری اسلامی میدهم(ص 353 ). ملت در طول این یکسال و چند ماه اخیر در خیابانها ریخت و فریاد کرد آزادی, استقلال, جمهوری اسلامی؛ ما باید تابع ملت باشیم(ص 354 ).
ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پیدا کند(ص 362).
در تاریخ 10/1/58 فرمودند: امروز رفتم در محلی که شهدای قم جان خود را برای اسلام و جمهوری اسلامی از دست دادهاند. برای اینکه آنها را شاد کنم و ملت اسلام را دلگرم کنم. به جمهوری اسلامی رای دادم. جمهوری اسلامی برای ما سرنوشت آزادی، خوشبختی و استقلال هدیه میآورد. بعد میفرماید: “الان یک امانتی دستان شماست، باید حفظش کنید که آن امانت جمهوری اسلامی است”(ص 450).
از این کلمات امام(ره) زیاد دارند. من شماره و احصا کردم. امام(ره) 275 مرتبه عبارت جمهوری اسلامی را به کار برده است. در جاهای مختلف الان برخی مسوولین وقتی سخنرانی میکنند، جمهوری اسلامی را نمیگویند. میگویند دولت اسلامی. انقلاب را میگویند اما اسم جمهوری اسلامی را نمیبرند و این برای ما مایه تاسف است. امروز برخی مسوولین نظام ما کلمه جمهوری اسلامی را دارند حذف میکنند. امام(ره) مدتی که در ایران و پاریس بودند، 275 بار کمله جمهوری اسلامی را به کار بردند، برای اینکه مردم آن را فراموش نکنند.
دو اصل در قانون اساسی داریم که یکی اصل اولی است. قانون اساسی ما تثبیت شده است و اصل اول آن مربوط به عبارت جمهوری اسلامی است.
عنایتی بوده است به این کلمه جمهوری. لذا در اصل اول آمده است: “حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران بر اساس اعتقاد دیرینهاش به حکومت حق و عدل قرآن در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید، حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی در همهپرسی 10 و 11 فروردین 1358 هجری شمسی با اکثریت 2/98 درصد کلیه کسانی که حق رای داشتند، به آن رای مثبت دادند.
اصل آخر قانون اساسی هم مربوط به تغییرناپذیری است این اصل است. اصل 177 قانون اساسی میگوید: محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و کلیه قوانین و مقررات بر اساس مقررات و موازین اسلامی و پایههای ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت است و نیز اداره امور کشور با اتکا به آرا عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییرناپذیر است.
در اصل آخر اصول قانون اساسی آمده که جمهوری بودن نظام قابل تغییر نیست و کسی نمیتواند آن را تغییر دهد.
اینها میگویند رای ملت یعنی چه؟ همانطور که آقای کروبی گفتهاند اینها نقشهای است برای اینکه به مردم بفهمانند رای بیاثر است و اگر شما در رای دادن تقلب کردید، هیچ خلاف شرعی نکردهاید زیرا رای معنا ندارد. امام(ره) وقتی وارد بهشت زهرا شد، هنوز صدای امام(ره) در گوش ما هست که فرمود: “به اتکای این ملت، دولت تشکیل میدهم”. با اینکه امام مرجع تقلید بود، نگفت با اتکای ولایت. وقتی امام(ره) اعلام کرد که من حکومت تشکیل میدهم، نگفت به اتکای ولایتم، فرمود به اتکای آرا این ملت، دولت تشکیل میدهم. در همه جا حرف امام(ره) این بود.
متاسفانه چه شده است که در این دوره در حوزه علمیه قم این مسائل مطرح میشود. اگر این حرفها را کس دیگری بزند، دل انسان خیلی نمیسوخت. امروز در حوزه علمیه قم که امام(ره) نسبت به علما، روحانیت و حوزه علمیه این قدر تعریف و تمجید کرده است، صدای انحراف افکار امام(ره) بلند شده است. من از مراجع تقلیدی که شاگرد امام(ره) بودند، عاجزانه تقاضا میکنم که سکوت نکنند. شما چرا سکوت کردهاید؟ چرا شما سخن نمیگویید؟ من یک وظیفه الهی تشخیص دادم که پاسخ دهم. وقتی میبینیم که دارند افکار و اندیشههای امام(ره) را منحرف میکنند و انقلاب را برای جوانهای امروز جور دیگری بیان میکنند، وظیفه خود تشخیص دادم که بیاناتی عرض کنم.
مجبورم کلماتی از امام(ره) که در منشور سوم انقلاب امام(ره) آمده است، بگویم. در 3 اسفند 57 در مورد خدمات علما و روحانیت بیاناتی داشته و این بیانات میرساند که ممکن است افرادی یک روزی بیایند و در مقابل امام(ره) این حرفها را بزنند. بعد از اینکه امام(ره) از علما و روحانیت تعریف کرده و خدمات آنها را گفتهاند، میفرمایند: “این بدان معنی نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم چرا که روحانیون وابسته و مقدسینما و تحجرگرا کم نبودند و نیستند. در حوزههای علمیه افرادی علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست مقدسمابی چنان تیشه به ریشه دین، انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزه علمیه کم نیستند. اولین و مهمترین القای آنها شعار جدایی دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است که دخالت در سیاست دون شان فقیه است. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است. شروع تفکر شاه سایه خداست یا با گوشت و پوست نمیتوان در مقابل توپ وتانک ایستاد یا اینکه ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم یا جواب خون مقتولین را چه کسی میدهد و از همه شکنندهتر شعار گمراه کننده حکومت قبل از ظهور امام زمان هم باطل است، [همین حرفها مال همین افرادی است که الان این سخنان را میگویند] این قدر که اسلام از مقدسین روحانینما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است. تا دیروز مقدسنماهای بیشعور میگفتند دین از سیاست جداست یا مبارزه با شاه حرام است. دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند و امروز انقلابیتر از انقلابی شدهاند.”
این قسمتی از دردهای درونی امام(ره) است. امام(ره) وقتی جشن و چراغانی شعبانیه را تحریم کرد، در مقابل امام(ره) آمدند جشن گرفتند. همینها بودند که دل امام(ره) را به درد آوردند.
همانگونه که مدت کوتاهی بعد از رحلت حضرت رسول (ص)، حرفهایش را تحریف کردند، حرفهای امام(ره) را هم تحریف کردند.
امام(ره) میگوید تحجر، آنها میگویند مقصود امام(ره) از تحجر یعنی کسانی که ضد فلسفهاند. ضد فلسفه دو نفر بودند؛ یکی مرحوم حضرت آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی و مرحوم حضرت آیتالله حاج میرزا جواد تهرانی. اینها از کسانی بودند که از مشهد برای تایید جمهوری اسلامی به سمت تهران حرکت کردند و تا آخرین لحظات زندگیشان به امام(ره) اعتقاد داشتند.
آیتالله حاج میرزا جواد تهرانی از مخلصین امام(ره) بود، آن وقت میگویند مقصود امام(ره) از تحجرگرا افراد ضدفلسفه بودند. مقصود امام(ره) از تحجرنماها همینها بودند که ذکر کردم. یک عده هم با امام(ره) از نظر فلسفی مخالف بودند و میگفتند امام(ره) در آنجا که فرزندش کوزه آب را سر کشید، گفتند کوزه را آب بکشید، آنها را متحجر میدانستند. در حالی که آن موقع من همراه حاج مصطفی آقا، پسر امام(ره) آنجا بودم. پسر امام(ره) هنوز ملبس نشده بود و من هم ملبس نشده بودم. نزدیکهای تابستان بود. با هم قدم میزدیم. به در حجرهای رسیدم. کوزهای بود که من اشاره کردم از این آب بخوریم. آن وقت مرسوم بود کوزه را برمیداشتند و سر میکشیدند. ایشان برداشت کوزه را و از آن آب خورد. صاحب حجره فرد مقدس و متدینی بود اما ضد فلسفه بود. برگشت به مرحوم حاج مصطفی گفت: شما فرزند حاج آقا روح الله هستید. گفت: بله. گفت: میگویم کوزه را آب بکشند. اینها هم امام(ره) را خیلی اذیت کردند اما منظور امام(ره) از متحجرین، اینها نبود. امروز مساله تحجر به طرزی رواج یافته است که حرفهایی به ائمه اطهار نسبت داده میشود. خدمت امام زمان(عج) رسیدن، امام زمان(عج) را دیدن، وقت معین کردن و از این دست. یک روز یادم هست که عدهای به امام(ره) اصرار کردند که چند نفر هستند که خدمت امام زمان(عج) میرسند و میخواهند شما را ببینند. اجازه گرفتند و آمدند. بعد امام(ره) فرمود شما خدمت امام زمان(عج) میرسید. آنها گفتند: بله. امام(ره) فرمود: من چند مساله دارم؛ یکی مساله حادث به قدیم است که یک مساله فلسفی است و برای من حل نشده است، این را از آقا بپرسید و جوابش را بیاورید. دوم من به چیزی علاقهمند هستم، بگویید آن چیست و سوم اینکه من یک چیزی گم کردهام، بگویید آن کجاست؟ مقصود امام(ره) از چیزی که به آن علاقهمند بود، عکس رسولالله بود که تازه منتشر شده بود. امام(ره) آن را تابلو کرده بود و در اتاقشان بود. چیزی که گم کرده بودند، دیوان شعرشان بود که بعد آن را در همدان پیدا کردند. سه روز بعد آنها آمدند. دو مرد و یک خانم بودند. یک کتاب خطی هم زیر بغلشان بود. با حاج احمد آقا صحبت کردند و حرفهایی زدند و حاج احمد آقا آنها را به امام(ره) منتقل کرد و امام فرمود به آنها بگو: “شیادها دست از این کلاهبرداریهایتان بردارید”.
یکی از بزرگان هم که اسم نمیبرم از همین سنخ افراد بود که آمد و به امام(ره) گفت که در جبهه امام زمان(عج) را دیدهاند. امام(ره) به او نگاه کرد. من به او گفتم این حرفها چیست که به امام(ره) میزنید. مگر امام زمان (عج)خودشان نگفتهاند که اگر کسی ادعای رویت کرد، تکذیبش کنید، آن وقت شما به امام(ره) میگویید امام زمان(عج) را دیدهاید.
در روایات هم داریم آنهایی که برای ظهور امام زمان(عج) وقت میگذارند، کاذب هستند و شما آنها را تکذیب کنید. امروز تحجر و واپسگرایی به اینجا رسیده است. مقدسات اسلام را برای دنیا سپر قرار میدهند. هدفشان چیز دیگری است. میخواهند از افکار و اعتقاد پاک مردم و روحیه اسلامی آنها سوءاستفاده میکنند. همانگونه که عبارات رسولالله را عوض کردند، عبارات امام را نیز تغییر میدهند.
در وصیتنامه امام(ره) آمده است: “وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانینماها که با انگیزههای مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت میکنند و وقت خود را صرف براندازی آن مینمایند و با مخالفان توطئهگر و بازیگر سیاسی کمک و گاهی به طوری که نقل میشود با پولهای گزافی که از سرمایهداران بیخبر از خدا برای این مقصد دریافت میکنند، بگویید شماها طرفی از این غطکاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است اگر برای دنیا به این عمل دست زدهاید، خداوند نخواهد گذاشت شما به مقصد شوم خود برسید. تا در توبه باز است، از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مظلوم همصدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت به دست آمده است، حمایت کنید که خیر دنیا و آخرت از آن است که جمهوری اسلامی را حفاظت کنید.”
امام(ره) در زمان رحلت علامه طباطبایی فرمود: این یک تکلیف الهی است که جمهوری اسلامی را حفظ کنید.
امام فرموده بود: من تقاضا دارم که همه به جمهوری اسلامی رای دهید البته آزاد هستید به هر چه خواستید رای دهید، شما حق دارید بنویسید جمهوری دموکراتیک، بنویسید رژیم سلطنتی، هر چه خواستید بنویسید.
امام(ره) در وصیتنامهاش در خصوص تمام شئون مملکت، تکلیف مجلس شورای اسلامی, علما, روحانیون، دانشگاهیان، صدا و سیما و خبرگان و همه و همه توصیههایی کردهاند.
اظهار تاسف میکنم که مارش ابتدای پخش خبر شبکه یک ساعت 19 برداشتهاند. در این مارش اللهاکبر، خمینی رهبر دو بار نکرار میشد و تا چند روز قبل از صدا و سیما پخش می شد اما این را هم برداشتند. “خدا رحمت کند حاج احمد آقا را که آخر عمرش گفت: این یک کلمه باقی مانده است، منتظریم ببینیم که این را کجا قطع میکنند” که این را نیز قطع کردند درد دل امام(ره) در وصیتنامهاش آمده است.
امام(ره) به نیروهایی مسلح سفارش اکید کرده است که در سیاست دخالت نکنید. اینکه امام(ره) اینها را در وصیتنامهاش آورده است، به این دلیل است که احتمال میداده این انقلاب روزی در معرض خطر قرار بگیرد و بخواهند جمهوریت را از عبارات امام(ره) بردارند.
اکنون میگویند امام(ره) تعارف میکرد، با مردم رودربایستی داشت. امام(ره) با بچهاش نیز رودربایستی نداشت. والله قسم امام(ره) به پسرش میگفت: اگر احمد تو خلاف میکردی، خودم اعدامت میکردم. امام با کسی تعارف نداشت که جمهوری اسلامی را به خاطر رودربایستی مطرح کنند.
چرا امروز این حرفها را میزنند؟ آیا دنیا این قدر ارزش دارد؟ امامی(ره) که این قدر برای پایهگذاری جمهوری اسلامی زحمت کشید که امرئز باید در دنیا مایه افتخار ما باشد، به این زودی زیر سوال ببریم و این گونه با حرفهای امام(ره) بازی کنیم که انشاءالله خدا از سر تقصیر همه ما بگذرد و خدا ما را آگاه کند که این جور به دست خودمان این انقلاب را از بین نبریم.
چند روز قبل آقای خاتمی فرمودند من احساس خطر میکنم. برخی رسانهها به ایشان انتقاد کردند اما این حرف فقط حرف آقای خاتمی نیست. من این حرف را از یکی بزرگان و مسوولین نظام هم شنیدم که به من گفت: “فلانی من برای این انقلاب احساس خطر میکنم”. این تنها کلام خاتمی نیست، این کلام بسیاری از مسوولین نظام است که درد انقلاب دارند. یک وقت دشمنان با انقلاب این کار را بکنند، خوب میتوان گفت از دشمنان انتظاری نیست اما اینکه از حوزه علمیه قم این صدا بلند شود و عدهای سادهلوح را جمع کنند و افکار امام(ره) را منحرف کنند، خیلی دردآور است.
من، عباس خاتم توسلی, قاضی عسگر, کشمیری و ابایی خراسانی به عنوان نمایندگان امام(ره) در دبیرخانه ائمه جمعه بودیم که از ایشان در خصوص اینکه در چه صورت فقیه جامعالشرایط بر جامعه اسلامی ولایت دارد، استفتاء کردیم که ایشان فرمودند: “ولی در جمیع صور ولایت دارد لکن تولی مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی به آرای اکثریت مسلمین دارد که در قانون اساسی هم در آن یاد شده و در صدر اسلام به بیعت با ولی مسلمین تعبیرمیشد”( صحیفه امام جلد 20 صفحه 459)
پیام برای این مطلب مسدود شده.