18.12.2005

دیدار همه با مصباح یزدی

امروز: مشارکت: 1-بعضی از خبرهایی که این روزها گفته می‌شوند، اما یا شنیده نمی‌شوند یا خواننده و شنونده با بی‌تفاوتی شانه‌های خود را بالا می‌اندازد و از کنار خبر می‌گذرد. گویی کلیشه رخدادها اینقدر تکراری شده است که خبر آنها دیگر چندان جلب توجهی نمی‌کند. به هرحال اوضاع در حال تغییر است، یا به قول علما «در حال گذار»، و طبیعی است که خبرهای غیرمنتظره را اینقدر بشنویم که دیگر از شنیدنشان تعجب نکنیم.

2-یکی از این کلیشه-خبرهای تکراری اما مهم، اخبار مربوط به دیدارهای آیت الله مصباح یزدی است. چه فرقی می‌کند؛ وزیر ارشاد باشد که به حضور ایشان مشرف شده یا فرماندهان سپاه یا گروهی از بسیجیان یا حتی خود رئیس‌جمهور که برای چندمین بار پس از آغاز کار خود به حضور ایشان رسیده است. مهم این است که این کلیشه که در یک وضعیت طبیعی چندان طبیعی به نظر نمی‌رسد، در وضعیت کنونی اینقدر تکرار می‌شود که انگار همه می‌پذیرند به «دیدار» آیت الله مصباح یزدی رفتن، «به خدمت ایشان» رسیدن و ابراز ارادت و کسب رهنمود از ایشان یکی از برنامه‌های دوره‌ای مسؤولان جدید دولتی و غیره است.

3-یک آمارگیری سرانگشتی نشان می‌دهد که تعداد دیدارهای اعلام شده مسؤولان دولتی، بسیجی و نظامی با آقای مصباح در سه ماهه گذشته بیش از پانزده مورد بوده است؛ یعنی به طور متوسط هر شش روز یک «دیدار». یک آمارگیری دیگر نشان می‌دهد که در چهل روز گذشته بیش از بیست موضع‌گیری، توصیه و سخنرانی از ایشان در خبرگزاری‌ها منعکس شده است؛ یعنی هر دو روز یک «رهنمود» و جالب است که عمده این فعالیت‌ها نیز، هم انعکاس خبری دارد و هم در جهت تأثیرگذاری بیشتر بر دولت جدید است.

4-وقتی آقای احمدی نژاد در اولین هفته پس از سوم تیر بلافاصله پس از دیدار با مقام رهبری به شهر قم رفت و به دیدار آقای مصباح یزدی شتافت، و این ملاقات به اطلاع رسانه‌های گروهی رسانده شد و خبر و تصاویر آن نیز از صداوسیما پخش شد، برای ناظران سیاسی این سؤال به طور جدی مطرح شد که نسبت آقای احمدی نژاد و دولت جدید با آیت الله مصباح یزدی چیست؟ آیا آنگونه که شایع شده است ایشان قرار است تغذیه تئوریک دولت را برعهده گیرد؟ آیا آقای احمدی نژاد جدا از شعارهایی که در دوران انتخابات مطرح کرده و انتظاراتی که در مردم ایجاد شده، معتقد به پیاده کردن ایده‌های آقای مصباح یزدی است؟ آیا دولت اسلامی که آقای احمدی نژاد در بدو دوران ریاست جمهوری خود شعار آن را مطرح کرد، به معنای دولتی است که اسلام با قرائت آقای مصباح را نصب العین خود قرار دهد؟

5-جایگاه آقای مصباح در ذهن دولتمردان و بخشی از نظامیان از این جهت نیز جای پرسش بوده است که چرا ایشان و دیگران نه؟ طبیعی است که هرجا دولت نیاز به نظر روحانیون و مراجع معظم داشته باشد، عموم مراجع تقلید می‌توانند به دولت کمک کنند. در مسائل حکومتی نیز رهبری نظام در چارچوب قانون به مسائل کلان کشور اشراف دارند و طبیعتا مسئولیت اینگونه رهنمودها و توصیه‌ها، خصوصاً آنجا که از حوزه خاص مذهبی خارج می‌شود و به مسائل اساسی نظام برمی‌گردد، برعهده ایشان است. در این میان جایگاه آیت الله مصباح یزدی به طور جدی جای سؤال دارد. مسؤولانی که مرتباً به دیدار ایشان می‌روند و لابد تلاش می‌کنند نظرات ایشان را در حیطه مسئولیت‌های خود به کار بندند، چرا از اینگونه دیدارها با دیگر علما و مراجع ندارند؟

6-یکی از محورهای اصلی شعارها و سخنان آقای احمدی نژاد در دوران انتخابات، نفی تمام 16 ساله و انتقاد تمام عیار و بی‌استثنا از دو دولت قبلی بوده است. در عین حال ایشان گفته‌اند که الگوی آرمانی حکومت در ذهن ایشان چیزی از جنس دهه اول انقلاب است و دولت ایشان تلاش می‌کند شرایط را برای ظهور امام زمان مهیا می‌کند. با این الگو، باز این پرسش بیشتر بر ذهن بینندگان سنگینی می‌کند که حضرت آقای مصباح یزدی در آن یک دهه و در زمان مبارزات انقلاب در کدام عرصه فعالیت داشتند، قبل از انقلاب در کدام زندان رژیم سمتشاهی در بند بوده‌اند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا قبل از رحلت حضرت امام در چه جبهه‌ای به انقلاب خدمت می‌کرده‌اند؟ به هرحال اگر قرار است ایشان تئوریسین جدید نظام اسلامی باشند، باید مشخص شود که بنیانگذار جمهوری اسلامی کدام مسئولیت‌های کلیدی و حساس را به ایشان سپرده است و در آن یک دهه چند کلمه در دفاع از انقلاب و نظام و علیه رژیم طاغوتی مطلب نوشته‌اند؟

7-حتماً توضیحات آگاهان را درباره زندگینامه آقای مصباح باید بشنویم. اما آنقدر که گفته‌اند و می‌گویند، ایشان پس از سال 41 که دو سه نامه را به همراه گروهی از روحانیون انقلابی امضا کردند، دیگر هیچ فعالیت آشکاری در راستای مبارزه یا رژیم سابق نداشته‌اند. هیچ اطلاعی از فعالیت‌های احیاناً مخفی ایشان نیز در دست نیست و اسنادی نیز در این باره تاکنون منتشر نشده است! در دوران انقلاب نیز وضع به همین منوال است و در یک دهه اول انقلاب نیز حضرت امام هیچگاه از ایشان برای کار مهم یا مسئولیتی دعوت نکردند. با این حساب می‌توان به سادگی نتیجه‌گیری کرد که ایشان در همین 16 ساله اخیر به صحنه فعالیت‌های سیاسی و حکومتی روی آورده‌اند، همین شانزده سال که از قضا آقای احمدی نژاد به شدت از آن انتقاد دارد.

8-به هرحال همه می‌دانند که آیت الله مصباح یزدی نماینده و سخنگوی یک قرائت مشخص از اسلام است. اگر دو قرائت بنیادگرایانه و نوگرایانه از دین و طیف تلقی‌های بین این دو را در نظر بگیریم، ایشان در یک سر طیف و البته در انتهای آن سر طیف قرار می‌گیرند. بسیاری از مردم سخنرانی‌های ایشان پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران را به خاطر دارند و با دیدگاه و تلقی ویژه ایشان از دین آشنایند. در این میان، اینکه دولت جدید و نیروهای نزدیک به آن آگاهانه سعی دارند خود را پیوسته و وابسته به آقای مصباح نشان دهند، جای تعجب و صد البته حساسیت برانگیز است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates