27.02.2003

شما اسم این را چه مى‏گذارید ؟

نیما راشدان
Rashedan@gmx.ch
www.Rashedan.com

لیست انتخاباتى با عنوان “دانشوران و کارشناسان شهرتهران” ارائه مى‏شود. سه نفر اول این لیست را آقایان X وY و Z تشکیل مى‏دهند(X=ابراهیم اصغرزاده).
تهیه کننده این لیست یکى از سرشناس‏ترین مخالفان چپگراى افراطى جمهورى اسلامى ایران و عضو موثر کانون نویسندگان ایران مى‏باشد ما او را آقاى M مى‏نامیم.
اهل مطبوعات در ایران مى‏گویند : آقاى X هفته گذشته با حجه ‏الاسلام سیدعلى خامنه‏ اى دیدار نموده . چکى به مبلغ 800 میلیون تومان دریافت نموده و مشغول تبلیغات انتخاباتى گردیده که از قضا مورد حمایت M عضو سرشناس کانون نویسندگان نیز قرارگرفته است. حالا کجایش را دیده‏ اید؟ همین آقاى X موصوف پس از دیدار با رهبر یکهو از دفتر آقاى هاشمى شاهرودى سر در مى‏آورد. هاشمى شاهرودى در جلسه سران سه قوه با پوزخند به رئیس قوه مقننه رو مى‏کند و مى‏فرماید : آقاى X در ملاقات با من وعده دادند اگر ایشان را مدد رسانیم بساط خاتمى و خاتمى بازى را جمع مى‏کنم و جالب اینجاست که حتى شاهرودى نیز عقیده دارد ایشان دودوزه بازى مى‏کنند.
بگذریم که باقى ماجرا جالبتر است.
نفر دوم لیست دانشوران آقایى است که زندگى سیاسى خود را در سپاه ‏پاسداران زنجان و در ضل توجهات حضرت‏ آیت‏ لله بیات آغازیده ‏است. اگر تا کنون به زنجان نرفته ‏اید یکبار به آنجا سفر کنید جلوى هر عابر و رهگذر خیابان را بگیرید و از پیشینه آقاى Y بپرسید ، مى‏دانید چه خواهید شنید ؟ “روزى روزگارى جوانى بود ، سبزپوش و جویاى نام منافق و چریک و امتى را مى‏گرفت و بدون آنکه زحمت معرفى ایشان به دستگاه دادگسترى و قضا را متحمل شود همینجا در پشت‏ بام مسجد با دو تیر خلاص راهى رحمت حقشان مى‏نمود. روزگار گذشت و گذشت و گذشت ایشان نیز از سازمان اموال تملیکى شهردارى تهران و از خیابان میرداماد تهران سردرآورد. دوران درخشان چپاول به همدستى آقاى X اى که سهام نرگس شیراز و روغن جهان و … را از برکت تلفنچى رهبر بودن تا توبه‏ نامه نویسى پس از بازداشت در اختیار داشت. آغاز گردید و تعجب نکنید که آقایان X وY و Z شوراى شهر تهران را در غیاب عبدالله ‏نورى دربند و سعید حجاریان مضروب”به لجن” کشیدند و عذرمى‏خواهم اگر گریزى از این واژه براى توصیف آنچه اینان در شورا نمودند نیست.
حکایت همچنان باقى‏است آقاى X و Y و Z به شدت از سوى یکى از دوستان سرشناس و قدیمى حمایت مى‏شوند او را آقاى N مى‏خوانیم کارنامه آقاى Z متولد خرمشهر در مشاغل کلان اقتصادى بنیاد مهاجران جنگ تحمیلى مشعشع است و همچنین هنگام حضور در مدیریت فرهنگى این نهاد. از این مهمتر پدرخوانده سیاسى آقاى Z است که او را N نامیدیم N چشم راست فلاحیان و رى‏شهرى بود از جمعیت دفاع از ارزشهاى خیابان مقدس اردبیلى سردرآورد و امروز جاى دیگرى مشغول خدمت است.
آقاى N عزیز مى‏بایست در زندانها حضور یابد او و دو نفر دیگر ماموریت داشتند از زندان سیاسى بجان آمده از گرماى شهریور 67 روى یک برگه کاغذ بخواهند : “آیا هنوز بر سر موضع هستى؟!” زندانى مى‏گفت : نه ! ایشان نیز نظر کارشناسى خود را مى‏نوشت آقاى N و آقاى نیرى مشهور امضاء مى‏کردند زندانى اعدام مى‏شد و بیش از 2000 نفر همینطور اعدام شدند ، این امضاها موجود است این ان و ضد آدمهایى حقیقى هستند! خدایا به که بگوییم : آقاى M نویسنده و اقتصاددانى که صمیمى ترین دوستان نویسنده خود را همین چند سال پیش با دست خود به خاک سپرده است از افرادى نظیر N و Z با عنوان “دانشوران و کارشناسان شهر تهران” حمایت انتخاباتى مى‏کند ؟
چهار سال پیش مقالاتى مى‏نوشتم با عنوان “جامعه ‏شناسى سیاسى و سازمانهاى غیردولتى در ایران” آنجا باور داشتم و نوشتم که “گذشته کانون نویسندگان و چپ ‏سکولار ایران” افتخارآفرین است ، نوشتم که هر کارشناس و تحلیلگر آینده ایران بخت این جریان را براى نقش‏ آفرینى در حدوث جامعه‏ مدنى ایرانى بسیار بلند مى‏داند نوشتم که چپ ایران گذشته دارد آینده دارد و از همه مهمتر وظیفه دارد اما ننوشتم که این وظیفه گنجاندن دزدها بسازبفروشها و جنایتکاران فرصت طلب در لیست‏هاى انتخاباتى به صرف دشمنى مشترک با جریانات لیبرال و تکنوکرات مى‏باشد ننوشتم فکر هم نمى‏کردم و هنوز هم باور نمى‏کنم که انشاءالله گربه است.
جریانات مغضوب حکومت آنها که دو سال گذشته را در زندان 59 گذرانیده ‏اند به همت‏ منتخبان ملت ایران پس از ربع قرن اختناق براى نخستین بار در یک انتخابات نسبتا آزاد فرصت شرکت یافته‏ اند.
آقاى “M” از پشت به زخم خوردگان سالهاى اخیر به روزنامه‏نگاران زندانى و به مردم ایران خنجر مى‏زند حیثیت جریان روشنفکرى خویش را به خطر مى‏اندازد و براى جمعى کاسه به دست گرفته است که بسیار کمتر از “على‏اکبر فلاحیان” راى خواهند آورد ؟ در دنیاى دانش انتخابات چیزى به نام نظرسنجى سالهاست که وجود دارد اکنون حتى انصارحزب الله و جنتى نیز قبل از شرکت در انتخابات نظرسنجى مى‏کنند آیا آقاى دکتر “M” استاد عزیز دانشگاه ما نمى‏توانست تنها نظر 10 نفر از عابران خیابانهاى تهران را در خصوص آقایان X وY و Z جویا شود و دریابد ایشان منفورترین و مطرودترین بازى‏گران سیاسى چهارسال گذشته‏اند ؟ خودسوزى با کدام استدلال ؟ خودزنى با چه نیتى ؟ بر اساس کدام برآورد ؟ چرا ؟ آخر چرا ؟
مردم ایران به امثال آقاى دکتر “M” امید بسته اند او و دوستانش را دوست دارند . من نیز او را دوست دارم و اطمینان دارم که مورد اخیر از عدم اطلاع و تحقیق ایشان از سوابق و عملکرد افرادى چون X وY و Z ناشى مى‏شود و قطعا تعمدى درکار نیست. اما نباید قدرى بیشتر دقت ؟ قدرى فراتر تحقیق؟ قدرى عاقلانه‏ تر محاسبه ؟
شما اسم این را چه مى‏گذارید؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates