24.02.2003

با 8 میلیارد دلار کالای قاچاق سلطنت بر امپراتوری اسکله های کالای قاچاق

هنگامی که آقای «شین»(شهرام جزایری) وابسته به نهاد «سین» در جریان تجارت غیرقانونی خود با شریکش اختلا‌ف پیدا کرد، به سراغ یک ارگان تشنه خبرهای ضددولتی رفت و رفیق خود را لو داد. دستگاه تشنه خبر، جنجالی آفرید که مثل یک واکنش زنجیره‌ای هسته‌ای ادامه یافت و به خود آقای «شین» هم رسید. به این ترتیب پرونده موسوم به گوشت‌های آلوده تولد یافت و عرصه سیاست را درنوردید و شعاع خود را تا آشپزخانه مردمان کوچه و بازار تداوم داد. دو ماه بعد، هنگامی که افشاگری‌های ثانویه مشخص ساخته بود جنجال وسیع مربوط به ورود چهارصد تن گوشت قاچاق [وارد شده در شرایط غیرکنترل‌شده و نه الزاماً آلوده] بیشتر برمبنای اهدافی سیاسی اوج گرفته است، امواج حاصل از قاچاق در بنادر جنوبی به مرزهای شمالی کشور رسید: به گمرک جلفا.

کارکنان گمرک جلفا مانع حرکت 25 کامیون حامل کالا‌ی ترانزیتی به مقصد ارمنستان شدند. گویا علت توقیف، تلفن مبهمی بود که به مسوِولین مبارزه با جرایم اقتصادی بندرعباس شده بود دایر بر اینکه گوشت‌های وارده به بندرعباس به مقصد ارمنستان آلوده است. ماموران وظیفه‌شناس گمرک جلفا فک پلمب و نمونه‌برداری کردند، به آزمایشگاه فرستادند و شش روز منتظر شدند تا معلوم شود گوشت‌های ترانزیتی به مقصد ارمنستان جز آنکه گوشت خوک است هیچ مشکل دیگری ندارد. در مدت انتظار، شرکت‌های ترانزیت‌کننده به ارزیابی وضع اسفناک خود نشستند. ارمنی‌ها اعلا‌م کردند پس از این کالا‌ی خود را از بندر پوتی ترانزیت خواهند کرد و کالا‌ی تران زیتی هم در معرض فاسد شدن قرار گرفت. در آخر کار، وزارت اطلا‌عات به داد مدیران شرکت‌های حمل‌کننده رسید: ترانزیت گوشت خوک برای ارامنه اشکال شرعی و قانونی نداشت. کامیون‌ها پس از 7 روز انتظار (که یک روز آن هم هدیه دستگاه مبارزه با قاچاق بود) به راه افتادند.

دقت کارکنان گمرک برای دفاع از سلا‌مت بیگانگانی که قصد دارند کباب گوشت خوک بخورند واقعاً ستودنی بود. ستایشی که پنج سال پیش نصیب همکاران آنها در مرز افغانستان شده بود قابل عرضه به آنان نیز بود. در آن سال، ماموران گمرک، کامیون‌هایی را که در حال حمل بار متعلق به وزارت خارجه طالبان بودند متوقف ساخته و فک‌پلمب کرده بودند. علت آنها هم دغدغه بهشت و جهنم دیگران بود؛ از روی بارنامه فهمیده بودند کامیون‌های ترانزیت حامل «دیش» (کاسه و بشقاب چینی برای وزارت خارجه طالبان) است و چون سواد انگلیسی درست و حسابی نداشتند، از کلمه «ریش» تعبیر آنتن‌های شیطانی ماهواره‌ای درآوردند و چون حس نهی از منکر آنها، از طالبان بیشتر بود بار وزارت خارجه طالبان را باز کردند. در همان موقعِ چاپ ماجرای مرز افغانستان در ترابران، این مجله خبر می‌داد که در مرزهای شمال غرب کشور، ماموران گمرک ترکیه که میان ماه آنها و ماه ما تفاوت از زمین تا آسمان است مجوز عبور کامیون‌های محتوی نوع خاصی از لوله‌های استیل را به حمل‌کنندگان ایرانی نداده‌اند با این فرض که نکند کاربرد تسلیحاتی داشته باشد…

به سراغ قصه‌های قدیمی نرویم، چون در مورد گمرک هم مثل سایر سازمان‌های دولتی ایران همیشه موارد دست اول و شاهکارهای «به روز» دم‌دست هست تا نشانگر دغدغه‌های نظام اداری ما باشد. نگران سلا‌مت گوشت کباب مردم ارمنستان، دلواپس شیوع استفاده از ماهواره در افغانستان، مشتاق تشکیل هزاران پرونده در ماه برای قاچاقچیان خرده‌پا، و منفعل در مقابل استفاده از پوشش‌های متعدد برای دور زدن گمرک توسط انواع آقایان «شین» و نهادهای «سین».

گزارش اصلی این شماره ماهنامه ترابران به مسایل گمرک ایران اختصاص یافته است که البته همه می‌پذیرند صرفاً شاهکار خلق نمی‌کند، بلکه در امور روزمره کشور نیز نقش مهمی دارد. عمده‌ترین شاخص این نقش مهم با معیار کشور ما میزان درآمدزایی آن برای دولت است و از آنجا که گویا جایگاه سوم را در مورد درآمدهای دولتی به خود اختصاص می‌دهد حتماً «مهم» است، هرچند خودش چندان اعتباری برای خویش قائل نیست. رئیس گمرک در جا یی در مقابل این پرسش که اگر توصیه خاصی از شخص بانفوذی دریافت کنید که اجازه ترخیص فلا‌ن کالا‌ را بدهید چه می‌کنید؟ گفته است اگر آن شخص نفوذ داشته باشد احتیاجی به سفارش من ندارد. می‌رود و از جاهایی وا رد می‌کند که احتیاجی به عبور از گمرک نداشته باشد.

معنای حرف او این است که آدم‌های فراقانون در این کشور یکی دو تا نیست و فراقانون بودنِ قابل تفویض هم داریم «اسکله نامرئی» داریم، داریم [مثل پنج واردکننده چای و واردکنندگان فولا‌د که مسعود کرباسیان می‌گوید چون به‌طور رسمی وارد می‌کنند، گمرک محرم آنهاست و نامشان را نخواهد گفت] و… «گمرک نامرئی» هم داریم…

نماینده دولت، در استان جنوب شرقی کشور ابتکاری زده است. شاهدان عینی می‌گویند صفی از جوانان را در حال خروج از مرزهای تحت کنترل این مقام محلی دیده‌اند که کارتنی از فلا‌سک‌های ساخت ایران بر دوش، در مقابل چشم مرزبانان به خاک پاکستان رفته و با کارتنی از میوه انبه بر دوش، به کشور بازگشته‌اند. آن مقام محلی گفته بود اجازه این کار را شخصاً صادر کرده تا ممر درآمدی برای جوانان و جلوگیری از قاچاق موادمخدر باشد! گویا مردم هم به جان این نماینده دولت دعا می‌کرده‌اند، مثل آن کشیش و مردم محنت‌زده داستان معروف رابین‌هود…

… «گمرک نامرئی» هم داریم. اشتباه می‌کنند آنها که فکر می‌کنند اسکه‌های نامریی «گمرکچی» ندارند. اگر درست است که دو میلیون نفر در ایران دستگاه گیرنده ماهواره خریده‌اند، اگر درست است حرف برخی مقامات که از واردات غیررسمی [خارج از نفوذ گمرک] 4 تا 8 میلیارد دلا‌ری حرف می‌زنند، معنای آن این است که کسانی در جایی به کسان دیگر مجوزهایی داده‌اند. در این یگانه‌ترین جمهوری عالم، همه قصه‌های باستانی به واق عیت می‌پیوندند. رابین‌هود، سمک عیار، آقای «شین»، نهاد «سین»، اژدهای هفت‌سر… و «گمرک نامرئی». آدم‌هایی که 15 میلیون دلا‌ر می‌گیرند، و فقط برای تخلیه کالا‌های خاص در اسکله‌هایی که غریبه‌ای جز کلا‌غ‌ها در آن نیست، علا‌مت می‌دهند!

دولت پنهان

بازخوانی پرونده اسکله‌های نامریی

مانده‌ای که این لقمه داغ‌داغی که زبانت را می‌سوزاند بیرون بیندازی یا فرو دهی، راحت‌ترین کار بیرون انداختن این لقمه لذیذ اما خطرناک است.

وقتی در گرمای تابستان 81 یک مقام مسوِول که دست به افشاگری بی‌سابقه‌ای در مورد میزان قاچاق کالا‌زده بود از سوی خبرنگاران مورد پرسش قرار گرفت که این دست‌های پنهان و صاحبان اسکله‌های نامرئی چه کسانی هستند، در حالی‌که راه را برای عبور از میان خبرنگاران باز می‌کرد گفت: منظور او روزنامه‌نگارانی بود که در طول سال‌های اخیر، نهایت دیوانگی و جنون خود را در نزدیکی به مراکز قدرت و پر توافکنی به تاریکخانه‌ها به اثبات رسانده بودند. آدم‌هایی که همواره جور کسانی را می‌کشند که از بیان حقایق واهمه دارند. چرا که صاحبان اسرار، قتل سردبیر مجله‌ای در کلمبیا که پا در کفش مافیای کوکائین کرد ه بود و یا تصویر جسد بی‌جان پدر روزنامه‌نویسی ایتالیا را که در مورد فعالیت‌های پلیس شهر رم تحقیق می‌کرد به یاد داشتند.

تصمیم خاتمی مبنی بر سپردن مسوِولیت پرونده قاچاق کالا‌و اسکله‌های نامریی به وزارت اطلا‌عات نشان از آن داشت که مبارزه با قاچاق کالا‌برخلا‌ف دهه شصت و هفتاد که تنها محدود به سیگارهای وینستون و اودکلن‌های فرنگی می‌‌شد، با افزایش سرسام‌آور چهار میلیارد دلا‌ری (و به گفته حسین نصیری دبیر شورای عالی مناطق آزاد هشت میلیارد دلا‌ری آن‌هم توسط برخی نهادها) وارد مرحله خطرناک و پیچیده‌ای شده است. خطرناک، هم به وا سطه رقم‌های میلیارد دلا‌ری و حجیم بودن کالا‌ها و هم به دلیل وجود نام‌های افراد صاحب نفوذ و نهادهای [ …] و شاید هم برای مصون ماندن ماموران بخت‌برگشته دولت.

فریاد فرشته مقرب از زمین

گفته می‌شود به واسطه شغل پدرانش نام خانوادگی‌اش کاه ‌روب بوده اما بعدها این خانواده متدین نام‌خانوادگی‌شان را از کاه ‌روب به کروبی تغییر دادند. کروب در فرهنگ لغات، معنای (جمع کرب) دارد اما در فارسی، کروبی یعنی فرشته مقرب، و این بار کروبی، فرشته مقربی بود که در دهم بهمن‌ماه سال گذشته در گرما‌گرم دادگاه جزایری از تریبون عمومی مجلس با عصبانیت فریاد زد. کروبی تهدید کرد اگر به وضعیت اسکله‌های نامریی رسیدگی نشود به زودی مسائلی را با مردم در میان خواهد گذاشت. به اعتقاد صاحب‌نظران اتفاقات دادگاه جزا یری و به میان آمدن نام برخی از اصلا‌ح‌طلبان، از جمله دلا‌یل عصبانیت رییس مجلس بود، اما عده‌ای نیز معتقد بودند حرف‌های کروبی تکمله سخنان خاتمی در دهم تیرماه سال 80 است؛ خاتمی در مراسم روز صنعت گفته بود:

با پیش افتادن کروبی، برخی مسوولین و مطبوعات جرات یافتند به افشاگری‌هایی دست بزنند که حکایت از وجود ده‌ها اسکله مرئی و نامریی در کشور داشت و دامنه آن از مرزهای شرقی و غربی و جنوب کشور تا قلب پایتخت (فرودگاه مهرآباد که گفته می‌شود ده در نامریی دارد) کشیده می‌شد.

کدام اسکله؟!

محافظه‌کاران که به خوبی منظور اصلا‌ح‌طلبان از اسکله‌های نامرئی و صاحبان این اسکله‌ها را می‌دانستند در موضعی انفعالی کوشیدند توجه افکار عمومی را از پرداختن به مافیای پرقدرتی که خاتمی از آن سخن می‌گفت به قایق‌های موتوری و قاطرها و خرده‌فروش‌های که در مرزها به عنوان چترباز، اسیربران و بدوک زندگی می‌گذراندند معطوف و نیروی انتظامی را به برخورد با فروشندگان کالا‌های خارجی تشویق کنند. حتی کار به جایی رسید که یک روزنامه محافظه‌کار صبح، مشکل اصلی قاچاق را ناشی از فرهنگ مردم دانست و روی آوردن مردم به خرید کالا‌های خارجی را شبیخون فرهنگی و اقتصادی دشمنان اسلا‌م و انقلا‌ب نامید.

در اقدامی دیگر با کِل رسانه‌ای کوشیدند نگاه‌ها را متوجه مناطق آزاد کشور کنند که رییس کل گمرک در واکنش به این داستان گفت: و حسین نصیری دبیر شورای عالی مناطق آزاد که افشاگری‌هایش مدتی است سوژه داغ مطبوعات شده اعلا‌م کرد:

اما خبرنگار سمج روزنامه حیات‌نو که می‌خواست قفل زبان رئیس کل گمرک ایران را بشکند از او پرسید: کرباسیان می‌گوید:

واقعاً‌این‌طور است؟!

منظور کرباسیان مرزهای آبی و خاکی سواحل گسترده جنوب استان هرمزگان و استان‌های مجاور به طول تقریبی چهارصد کیلومتر و نیز وجود تعداد غیرقابل کنترل شناورهای کوچک و بزرگ در منطقه بود. علا‌وه بر این، قشم به عنوان یکی از مناطق آزاد تجاری با داشتن اسکله‌های متعدد طبیعی، تخلیه و بارگیری کالا‌های قاچاق ]در اندازه‌های کوچک[ در نقاط قابل ملا‌حظه‌ای از طول 230 کیلومتری سواحل خود را امکان‌پذیر می‌سازد. ضمن ا ین‌که بعضی کالا‌های قاچاق از بنادر امارات متحده از طریق عبور مخفیانه از گذرگاه‌‌ها و جنگل‌های اطراف قشم به این منطقه حمل و سپس از قشم توسط صدها قایقی که با ظرفیت‌های بین یک تا 5 تن دائماً بین قشم و بندرعباس در تردد هستند به بندرعباس منتقل می‌شوند.

محاسباتی که در سال 71 در این زمینه انجام شده نشان می‌دهد روزانه حداقل 5100 مورد مسافرت، توسط این قایق‌ها به اسکله شهرداری بندرعباس و اسکله‌های فرعی صورت می‌گیرد، حجم تقریبی این کالا‌ها با احتساب میا نگین متوسط یک تن برای هر قایق، روزانه متجاوز از یک هزار تن و سالیانه حدود سیصد هزار تن است.

از سوی دیگر وسعت مرزهای آبی و خاکی در طول سال‌های گذشته تبدیل به توجیهی برای عملکرد ضعیف نهادهای مبارزه با قاچاق کالا‌شده است، گویی کشورهای دیگر چیزی به نام مرز ندارند! فرمانده نیروی انتظامی هرمزگا ن ضمن آن‌که معتقد است اگر فرهنگ استفاده از تولیدات داخلی تقویت شود قاچاق کالا‌کاهش پیدا می‌کند، می‌گوید:

از دیگر دلا‌یل عدم موفقیت این نیرو، [که تنها قادر است پنج درصد از محموله‌های قاچاق را کشف کند] می‌توان به سخنان فرماندهان آن مبنی بر کمبود نیازها و امکانات فنی و لجستیکی در مبارزه با قاچاق کالا‌اشاره کرد. اما حسین شریعتمداری وزیر بازرگانی نظر دیگری دارد:

برخی معتقدند یکی از دلا‌یل واگذاری مسئولیت مبارزه با قاچاق کالا‌به وزارت اطلا‌عات، عدم کارایی این نیرو در مبارزه با قاچاق کالا‌ست. گرچه جانشین فرماندهی ناجا مسئولیت وزارت اطلا‌عات را به معنای سلب مسوولیت از نیروی انتظامی و سایر دستگاه‌ها نمی‌داند و معتقد است:

اسکله‌هایی پشت‌پرده

روزنامه‌ها خبر از شناسایی 60 اسکله دادند که هیچ نظارتی از سوی گمرک جمهوری اسلا‌می ایران بر فعالیت‌های آنان نمی‌شود. موسوی لا‌ری که کمتر حاضر به موضع‌گیری انتقادی در مورد مسائل روز کشور است به عنوان رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا‌در واکنش به اخبار روزنامه‌ها گفت: منظور لا‌ری از کالا‌های حجیم اشاره‌ای بود به سخنان اکبر ترکان رییس سابق سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران: ‌و همچنین حرف‌های اسحاق جهانگیری مبنی بر اینکه ورود سالا‌نه یک میلیون دستگاه تلویزیون خارجی به بازار، نمونه‌ای از عرضه‌کالا‌های قاچاق در سطح بسیار گسترده در تهران و دیگر شهرهای کشور است. مدیرعامل شرکت پارس‌الکتریک می‌گوید: یقیناً ترابری این مقدار کالا‌ی حجیم نمی‌تواند با تجارت چمدانی و یا توس ط چند نفر چترباز آن‌هم با قایق‌موتوری و قاطر و با گذر از مناطق صعب‌العبور انجام شود. شواهد نشان می‌دهد این کار در مقیاسی بزرگ و به وسیله کشتی در کانتینرهای 30 تنی وارد کشور می‌شود. همان‌طور که عبدال رضا سپهوند معاون وزیر صنایع و معادن می‌گوید:

موسوی لا‌ری نیز معتقد است: وی به اعضای ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: لا‌ری با انتقاد از نحوه مبارزه با افرادی که به شکل جزیی و به خاطر تنگناهای معیشتی به طور غیرقانونی کالا‌هایی مختصر با خود حمل می‌کنند و به فراموشی سپردن حجم 60 درصدی قاچاق کالا‌توسط بعضی نهادها گفت:

چهار روز بعد در یکشنبه آخرین روزهای سال 80 حمید عبدالوهاب دبیر ستاد، از تشکیل کمیته‌ای برای بررسی وضعیت اسکله‌هایی که تحت نظارت گمرک نیستند خبر داد و اعلا‌م کرد در این کمیته نمایندگان وزارتخانه‌های اطلا‌عات و کشور، ستاد کل نیروهای مسلح، نیروی انتظامی، گمرک، سازمان بنادر و کشتیرانی و نماینده سازمان‌هایی که این اسکله‌ها زیر نظر آنها فعالیت می‌کنند حضور دارند هر چند ترکیب ستاد نشان‌دهنده‌نام نه ادعایی بود که وزیر کشور از آنان به عنوان نهادهای مقدس نام می‌برد، اما چهار ماه بعد حسین شریعتمداری وزیر بازرگانی به خبرنگاران گفت:

اگر چه کرباسیان رئیس کل گمرک ایران، پیش‌تر از اعزام یک گروه کارشناس برای شناسایی اسکله‌های غیرقانونی در خلیج‌فارس و دریای عمان و ارائه آیین‌نامه به هیات دولت خبر داده بود ،‌اما ناگهان در یک چرخش سیصد و شصت درجه اعلا‌م کرد گمرک مسوِولیتی درخصوص نظارت بر اسکله‌های نامرئی ندارد نکته جالب‌تر این‌که وی در موضعی ارشادی می‌گوید:

اما این‌که چرا رئیس کل گمرک ایران از پذیرش استقرار گمرک در اسکله‌های نهادها و نظارت بر ورود و خروج کالا‌ها طفره رفته و خود را گرفتار یک پارادوکس گفتاری می‌کند پرسشی است که باز هم خود او به آن پاسخ می‌گوید: در ادامه برای آن‌که خیال همه را راحت‌کند می‌گوید: اما وی در مورد این‌که چه کسی باید قانون را اجرا کند و چرا گمرک مسئولیت نظارت بر این اسکله ‌ها را نمی‌پذیرد چیزی نمی‌گوید.

هر چقدر مطبوعات در این زمینه پیش رفتند مسئولین آرام‌آرام عقب نشستند. و حتی شریعتمداری وزیر بازرگانی که همواره از افشای مافیای قاچاق کالا‌سخن می‌گفت اعلا‌م کرد و مدتی بعد با کنار گذاردن ادبیات چپ و لفظ مافیا، تنها در مظلومیت تولید‌کنندگان داخلی به مرثیه‌سرایی پرداخت ، قاچاق کالا ‌به دلیل ، یا قاچاق با شیوه‌های پیچیده قاچاقچیان، برخورد همه‌جانبه و با عزم ملی انجام نشود، اجرای ماده 115 قانون برنامه سوم (ایجاد نظام تعرفه‌ای برای واردات) چیزی جز یک نمایش بی‌حاصل نخواهد بود وقتی سیدمحمد خاتمی بار دیگر از مافیای قاچاق به عنوان بحران ملی یاد کرد شریعتمداری آرام زیرلب گفت:

در همین حال عده‌ای با استناد به سخنان شریعتمداری یعنی و کوشیدند نگاه‌ها را از اسکله‌های نامرئی به اسکله‌های مرئی تحت نظارت گمرک در مناطق آ زاد معطوف کرده و مدتی بعد نیز سخنان رئیس کل گمرک ایران را در مقابل شریعتمداری قرار دهند

با آن‌که برداشت از سخنان شریعتمداری در مورد مبادی مجاز هیچ ارتباطی به اسکله‌های مرئی و قانونی نداشت اما اگر هم چنین بود، منظور شریعتمداری از ورود کالا‌ی قاچاق تنها رشوه دادن و رد کردن مقداری کالا‌ن بود. او از تفاوت فاحش آمارهای گمرک در زمینه واردات کالا‌به ایران از مبدا امارات و صادرات کالا‌از ایران به امارات که ناشی از وجود قاچاق کالا‌در روابط دو کشور است سخن می‌گفت:

دشمنی در خانه؟!

برخی معتقدند قاچاق کالا‌های حجیم از مرزهای غیرگمرکی که در حوزه مسوولیت نیروی انتظامی است امکان‌پذیر نبوده و برای قاچاقچی نیز این شیوه مقرون‌به‌صرفه نیست، بنابراین این نوع کالا‌ها از مبادی مجاز و با لطایف‌الحیل وارد کشور می‌شوند. نیز اسکله‌های نامرئی نهادها و اسکله‌های مرئی تحت نظارت گمرک هستند.

حجم نقدینگی بالا‌و صدور مجوزهای قانونی مبنی بر ورود نزدیک به 1/5 میلیارد دلا‌ر کالا‌از طریق مناطق آزاد، بازارچه‌های مرزی و کالا‌های ملوانی سبب شده بود حتی اعضای ستاد مبارزه با قاچاق کالا‌و ارز نیز در تشخیص کالا‌های قاچاق دچار مشکل جدی شوند، به طوری‌که بر همین اساس در برهه‌ای شایع شد 50 نماینده انحصاری کالا‌با شبکه‌ ای قاچاق در مناطق آزاد ارتباط دارند. این شبکه‌ها به نمایندگان انحصاری انواع کالا‌در ایران پیشنهاد تحویل اجناس خارجی به شرکت‌های تجاری در هر نقطه‌ای از خاک ایران را می‌دهند که میزان سود آن برای شرکت ‌های خارجی 20 درصد بیشتر از سود با کارت‌های سبز است. گفته می‌شد برای انجام این‌کار علا‌وه بر در اختیار داشتن مجوزهای خاص، به دلیل فقدان کنترل‌کننده‌های الکتریکی و اشعه ایکس برای شناسایی محتویات کامی ون‌ها، بار کامیون‌ها با کالا‌های دیگری عوض شده و بار اولیه در بازار داخلی به فروش می‌رسد. همچنین یکی دیگر از ترفندهای قاچاقچیان، انتقال کالا‌های اروپایی به ایران از طریق کشورهای آسیای‌میانه است. در این روش، پس از انتقال محموله، بسته‌بندی و نشان کالا‌های وارداتی با نشان و بسته‌بندی این کشورها عوض می‌شود و با پرداخت عوارض بسیار نازل که مختص محصولا‌ت وارداتی از مبدا کشورهای آسیای‌میانه است وارد کشور شده و پس از ورود، دوباره با تغییر بسته‌بندی (اروپایی) روانه بازار مصرف ایران می‌شوند. اما دبیر شورای عالی مناطق آزاد با تکذیب ارتباط قاچاقچیان مناطق آزاد با شرکت‌های تجاری می‌گوید: او در مقابل برخی پافشاری‌ها می‌گوید:

ذبیح‌الله صفایی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز به خبرنگاران گفت: اما یکی دیگر از اعضای این کمیسیون به نکته جالبتری اشاره دارد. او پیشنهاد می‌کند در همان زمان که گزارش‌های رسمی و غیررسمی خبر از وجود ده‌ها اسکله غیرمجاز در مرزهای دریایی و زمینی و ده در نامریی در دل پایتخت (فرودگاه مهرآباد) می‌داد برخی گزارش‌ها نیز حاکی از وجود 40 تا 60 مرجع صدور کالا‌بو د، آن‌هم توسط نهادهایی که صدور مجوز اصلا‌ً در حیطه اختیاراتشان نیست.

دکتر محمدتقی گیلک در مصاحبه با روزنامه جام‌جم اعلا‌م می‌کند: جالب توجه این‌که وی می‌گوید:

گفته‌های دکتر گیلک این شایعه را که برخی نهادها برای اهداف سیاسی و یا تامین بودجه‌هایی فراتر از مصوبات دولت از اسکله‌های خود برای ورودی کالا‌استفاده می‌کنند، بیش از پیش قوت بخشید. اعترافات یکی از مسوولین نیروهای انتظامی در شهرهای مرزی که به جرم قاچاق کالا‌دستگیر شده بود نیز حاکی از این موضوع بود. متهم می‌گوید:

علی ‌نظری نماینده مجلس معتقد است کار، کار آقازاده‌هاست:

اما حسین نصیری دبیر شورای عالی مناطق آزاد هم‌چنان اصرار دارد که و وقتی خبرنگار سمجی از مدیرکل گمرک ایران سوال می‌کند: گمرک ایران محرم اسرار رازهای مالی چه کسانی است و چه نام‌هایی در این لیست فوق محرمانه قرار دارند که مسوِول گمرک کل ایران را وا می‌دارد بیش از آن‌که حافظ منافع یک ملت باشد، خود را رازدار عده‌ای خاص بداند؟ در همین حال از ساختمان ولی‌عصر ساز دیگری به گوش می‌رسید که برای مردم جذاب‌تر بود. حسین شریعتمداری می‌گفت: راه‌اندازی کرده‌ایم که بزودی میزان ثبت سفارش و مقدار اجناس وارداتی به همراه نام واردکننده برای ایجاد شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی سرزمینی که حیات اقتصادی‌اش در زیر زمین است بر روی شبکه در دسترس همگان قرار خواهد گرفت.

گرچه این ساز هم سوزی نداشت و چند ماهی بعد همه ساکنان ساختمان خیابان ولیعصر از سرنوشت این طرح چنان اظهار بی‌اطلا‌عی می‌کردند که گویی اصلا‌ً چنین موضوعی مطرح نشده و همه این‌ها اوهام خبرنگاران بوده است .

… نقطه

حجم مبادلا‌ت در این نوع تجارت [سیاه] در سال 1347 (به قیمت ثابت سال 1361) 329 میلیارد ریال بود، در حالی که این میزان در سال 1377 به 3752 میلیارد ریال افزایش یافت و نسبت اقتصاد سیاه به تولید ناخالص دا خلی ایران از 8 درصد در سال 1347 به 22 درصد در سال 77 رسید (اوج این افزایش مربوط به سال 75 و در حدود 25 درصد بوده است.) شاید هنوز هم برای برخی پذیرش رقم سرسام‌آور سالا‌نه 8 میلیارد دلا‌ری قاچاق کالا‌(که از سوی یکی از بالا‌ترین مقام‌های اقتصادی کشور افشاء شده است) موجب وهن مدیریت کشور باشد اما با نگاهی به نام‌هایی که حسین شریعتمداری براساس حروف الفبا تنظیم کرده و نوید آن را داده بود که بزودی نا م آنان را از زیرزمین بر روی شبکه بیاورد، در می‌یابیم که این ارقام نزدیک به واقعیت است. گرچه ارقام این اجازه را دارند که بر روی کاغذ آورده شوند و هر چقدر هم بزرگتر باشند برای مردم غیرقابل باورترند اما نام‌ها وقتی بر روی کاغذ می‌آیند ناگهان تبدیل به … نقطه‌هایی می‌شوند که سال‌هاست بین ما و جهان پیشرفته فاصله انداخته‌اند و عده‌ای ذره‌بین به دست همواره مراقبند تا مبادا کسی، این فاصله‌ها را پر کند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates