منبع: گویا نیوز
1 – سالها پیش وقتی فیلم سازان هالی بحالی وودی تصمیم گرفتند فیلم جناب اسکندر را بسازند، از ترس گل اوت زدند. نه اینکه خدای ناکرده بترسند از اینکه ممکن است به سوسک تبدیل شده و یا دم دربیاورند. آنان از این وحشت داشتند که اگر حقایق را بگویند ممکن است بجای دلار سبز، لعنت و نفرین جهانیان نصیب آنها و حضرت اسکندر شود. به همین دلیل تاریخ را تحریف کردند و نشان دادند که اسکندر تا زمان ملاقات با عزرائیل در سرسراهای کاخ تخت جمشید غزلهای مستانه می خوانده و تخت جمشید را صحیح و سالم به ورثه تحویل داد و رفت و اگر ایرانی ها امروز قادرند با خرابه های تخت جمشید توی دنیا ویراژ بدهند و به گذشته خویش مباهات نمایند، ممنون اسکندرمقدونی هستند!

2 – سال ها قبل در هندوستان مرتاضی بخواب رفت و در عالم خواب در انگلیس با فال بینی ملاقات کرد و به او گفت که مسجد بابری در هند سابقا قدمگاه هندوها بوده . فال بین بدبخت نیز برای اینکه اسمی درکند و دولت انگلیس و خودش را محض لله به نان ونوایی برساند کتابی نوشت و ادعا کرد که بنده مورخ هستم و ثابت نموده ام که خیلی سال پیش ، قبل از اینکه آدم و حوا از مادر متولد بشوند، مسلمانان زیارتگاه هندوها را خراب کرده وبجایش مسجد بابری ساخته اند.خون هندوان متعصب بجوش آمد وبه مسجد بابری حمله کردند در نتیجه دهها هزار نفر کشته و صد ها هزار نفر زخمی و آسمان جل شدند!

3 – سالها پیش یک نفر بخواب رهبران جمهوری اسلامی آمد و گفت تنها وسیله ای که می تواند شما را از شر ملیت و فرهنگ ایرانی نجات دهد، از بین بردن تخت جمشید و پاسارگاد است. در عالم خواب به سران نظام وحی شد که برای اینکار باید سد “سیوند” را بسازند. چون با اینکار هم تخت جمشید بزیر آب خواهد رفت و هم کسی نمی تواند نظام را متهم به از بین بردن آن بنمایدو جناب مرعشی رئیس سازمان میراث فرهنگی نیز بلافاصله اعلام کرد که: فردا را نمی شود فدای گذشته کرد!

ایکاش همان مرتاض شیر ناپاک خورده هندی مرحمت کند و بخواب رهبران جمهوری اسلامی برود – رهبران جمهوری اسلامی در عالم رویا مسایل را بهتر درک می کنند – و بگوید که حضرت خضر از بغل تخت جمشید و پاسارگاد عبور کرده و این محل ها را نمی شود خراب کرد. (دراین صورت نیز این احتمال وجود دارد تا به بهانه مرمت قدمگاه حضرت خضر تخت جمشید را خراب کنند)

البته بعید است که رهبران جمهوری اسلامی که خود از مرتاضان بنامند و کارهای محیرالعقولی از آنان سر می زند که از هیچ مرتاضی سر نمی زند، حرف یک مرتاض خدانشناس را گوش کنند!

***

نماز جمعه ها و تئوری های مد روز

آقای افروغ گفته اند که: نماز جمعه پایگاه سیاسی و مرکز ارائه تئوری های روزآمد به مسئولان و جامعه است و این تریبون ها باید دراختیار روشنفکران قرار گیرد.

اگر تریبون های نماز جمعه در اختیار روشنفکران قرار گیرد دو حالت ممکن است رخ بدهد:

الف : نماز جمعه ها ورشکست شود

ب : نسل روشنفکر در مملکت وربیفتد

اما وقتی آقای افروغ می گوید تریبون نماز دشمن شکن جمعه باید دراختیار روشنفکران قرار گیرد باید بعرض ایشان رساند که ستاد نماز جمعه حرفی ندارد اما روشنفکران متاسفانه اعتقادی به شکستن و خورد و خاکشیر کردن دشمن ندارند! ای بخشکی شانس، یکبار هم که خواستند با روشنفکران معامله بکنند نشد که نشد!

اما برخی تئوری های مهم ارائه شده درنماز جمعه

1 – تئوری دشمن تراشی و شناسایی دشمن

در نماز جمعه گفتند دشمن را هرطور شده باید شناسایی کرد و یا اگر شناسایی نشد آنرا تراشید . به همین دلیل رصدخانه های عظیم بناگردید و توسط این رصدخانه ها دشمن حتی در کهکشان راه شیری نیز شناسایی و نابود شد.و در مواردی که دشمن با میکروسکوپ هم به چشم نمیآمد نماز های جمعه توانستند آدمهای معولی را روز روشن در کوچه و خیابان تبدیل به دشمن نموده براحتی آن را از بین ببرند!

2 – تئوری عدم نسبیت

در نماز جمعه کشف شد که خیر و شر در جهان مطلق است و ابدی و مادرزادی. تا قبل از این تئوری سیاست خارجی نظام به دست انداز افتاده بود، اما کشف این تئوری بسیاری از معادلات مجهول جهان را برای نظام معجون و مجنون کرد. و اگر این تئوری کشف نشده بود چه بسا ما درهمه جهان مقبول بودیم و معلوم نبود چه بلایی بسرمان می آمد اما حالا می توانیم پز بدهیم که اگر بدبخت شده ایم ،عوضش استقلال داریم ! بیچاره صدام هیچ چیز نداشت ولی همین یک قلم جنس را داشت!

با کشف این تئوری انیشتین ، واضع تئوری نسبیت به دلیل کفرگویی سوزانده شد و مولانا جلال الدین بلخی نیز متواری و به قونیه پناهنده گردید زیرا سروده بود :

پس بد مطلق نباشد در جهان

بد به نسبت باشد این را هم بدان

3- تئوری آفت شناسی

سالها بود که مغزها به این مملکت چسبیده و ول کن معامله نبودند ،تا اینکه در نماز جمعه این تئوری وضع شد که بزرگترین آفت جامعه تهاجم فرنگی است وروشنفکران مسئول این تهاجم هستند و محصول آن نیزعقلانیت است. با کشف این تئوری مرده های دانشمند هم از توی قبرها فرار کرده و به قبرستان های خارج پناهنده شدند و مملکت افتاد به کف با کفایت آحمدی نژاد!

4- تئوری روز قدس وفلسطین

فلسطینی ها و اسراییلی ها مدت ها بود که فکر می کردند که چطور می توانند همدیگر را از بین نبرند و در کنار یکدیگر زندگی کنند ، تا این که در نماز جمعه روزی بنام روز قدس کشف شد و جمهوری اسلامی به فلسطینی ها گفت که اگر یک روز را روز قدس بنامیم اسراییل خودش از بین می رود. و برای اینکه اسراییل را زودتر از بین ببرند کلنگ برداشتند و شورع کردند به از بین بردن اسراییل. اما یک وقت فلسطینی ها متوجه شدند که جمهوری اسلامی اشتباهی دارد آنها را از بین می برد به همین دلیل زود رفتند با اسراییل صلح کردند!

5 – هیجان انگیزترین تئوری

یکی از هیجان انگیز ترین تئوری هایی که دنیا را تکان داد و اولین بار در نماز جمعه ارائه شد این بود که تمام مشکلات مملکت رامی شود با پوشیدن کفن حل کرد. بنابراین هر مشکلی درهرجای مملکت پیش می آمد یک عده کفن پوش می رفتند و آنرا حل می کردند.

اخیرا نیز امام جمعه ارومیه گفته که من خودم کفن می پوشم و مسئله کردستان را حل می کنم! دنیا از ارائه این تئوری حیرت کرد زیرا همه می دانستند که کفن لباس فضانوردان نیست که مثل پیژامه براحتی آنرا بپوشند و دربیاورند. کفن پوشیدن به تکنولوژی بسیار پیچیده ای نیاز دارد.

البته عده ای از تحلیل گران غربی معتقدند که جمهوری اسلامی این تئوری پیچیده را از نوار غزه و جنوب لبنان وارد کرده و سازمان انرژی کشتار همگانی نیز تایید نموده که لکه های خون غنی شده که برروی کفن گردان های استشهادی مشاهده گردیده وارداتی است !