07.08.2005

حاج آقا كافوري ، NEW Version!

http://kalkade.com/

شمارةسيزده هزار و دويست و سي و چهار ، مميزِ 347 ، برو تو.

– سلام
– و عليكمُ سلام. نام؟
– غضنفر
– شهرت؟
– بوقچراني
– تحصيلات؟
– سيكلُم ردي هستم.
– حضور در جبهه؟
– بلي
– چند ماه؟
– 3 روز
– اهلِ چه شهري هستي؟
– تبريز
– آدم ميخواد بره دستشوئي ، اول كدوم پاشو ميذاره داخل؟
– پاي چپ‌رو
– چرا؟
– نميدونم والله ، از بچه‌گي به ما گفتن
– نماز ميخوني؟
– بله
– روزه؟
– بله
-آستيناتو بزن بالا
-….
– خوبه ، برو قبولي

– شمارةسيزده هزار و دويست و سي و چهار ، مميزِ 348 ، برو داخل.

– نام؟
– شايان
– شهرت؟
– موردان
– تحصيلات؟
– مهندسيِ صنايع از دانشگاهِ آزاد
– حضور در جبهه؟
– خير
– كفن چند تيكه است؟
– فكر كنم يه تيكه باشه
– غلطه ، آستيناتو بزن بالا
– نچ نچ نچ ، برو ردي
– چرا؟ من كه آستين بلند پوشيدم؟
– تچ! فكر كردي من خرم؟! گفتم آستينوتو بزن بالا كه دستتو ببينم ، دستتم از زيرِ آرنج آفتا سوخته ست پس معلومه كه هميشه آستين كوتاه ميپوشي!
-ببين حاجي جون ، حالا يه چيزي گذاشتي رو سرت گردش كردي بحثش جداست ، ولي سرت سوراخ نيست كه ، حالا اگه وسط اون چيزه كه گذاشتي رو سرت يه سوراخ داره ، قاچ كه نداره، پس كريمم نيستي!
– آي بگيريد اين كافر زنديق‌رو از دهنش بو زهرماري مياد! ( صداي كتك و چك و لگد)
-حاجي من نوكرتم ، اصلا شما كريميد ، شوما كه هيچي ، كل فك و فاميلتم كيرمم ، من هميشه ميگم ، تو اين شهر هيجكس با ايمون نيست ، به جز حاجي كافوري ، شما منو قبول كن ، من قول ميدم تا اون موفع كلِ رساله‌رو از حفظ باشم
-حفظ مهم نيست پسر ، عمل مهمه
– چشم

– شمارةسيزده هزار و دويست و سي و چهار ، مميزِ 349 ، نوبتته

– نام؟
– مراد
– شهرت؟
– علي‌مردان‌خاني
– تحصيلات؟
– ديپلمِ فني
– حضور در جبهه؟
– خير
– نماز ميخوني؟
– بله
– اولين واجب نماز چيه؟
– اينكه كه آدم نگوزه ، وضوش باطل نشه
– اشتباهه ، اوليش نيته
– حق با شماست
– آدم ميره مسجد ، كدوم پاشو اول ميذاره تو؟
– آدم اول دقت ميكنه كه كفشاشو ورداره با خودش بياره تو مسجد كه ملت نبرن
– چرا آستين كوتاه پوشيدي؟
– هوا گرمه
– اينكه دليل نميشه ، پس ملت تو استوا لخت مادرزاد ميگردن؟ ، چون هوا خيلي گرمه؟
– يحتمله
– يحتمل حرومزاده بودن توئه ، گمشو بيرون ، نفر بعد

شمارةسيزده هزار و دويست و سي و چهار ، مميزِ 350

– نام؟
– غلامعلي
– فاميل؟
– ساقبلند زاده
– نماز ميخوني؟
– بله ، به جز نمازهاي يوميه ، نمازهاي شب و نصفه شب و سحر و باقيِ نمازهاي مستحبي‌رو هم ميخونم
– بينم ، اگه يه قطره خون بريزه رو زمين ، چه جوري بايد رفع نجاست كرد؟
– هيچ جوري نميشه ، باهاس اون تيكه‌رو به اندازة يك متر در يك متر بكنن ، ببرن تو صحرا آتيش بزنن ، بعد خاكسترشو بريزن تو رودخونه ، تا 5 سال هم آب اون رودخونه از گوشت سگ نجس تره
– احسنت ، بگو بينم ، آدم ميخواد بره دستشوئي ، اول كدوم پاشو ميذاره؟
– شما مارو قبول كن ، من با كله ميرم.
– مرحبا ، قبولي ، راستي ، تحصيلاتت چيه؟
– والله ترك تحصيل كرديم ، چهار كلاس خونديم
– عيبي نداره ، تحصيل زياد مهم نيست ، قبولي
– قربان محبت شما
– نفر بعد

شمارةسيزده هزار و دويست و سي و چهار ، مميزِ 351

– نام؟
– بيژن
– تو خونه چي صدات ميكنن؟
– همون بيژن
– شهرت؟
– اديب زاده
– تو خونه چي صدات ميكنن؟
– همون بيژن ، ما عادت داريم تو خونه همديگه‌رو به اسم كوچيك صدا ميكنيم
– تحصيلات؟
– فوق دكترايِ فيزيكِ كوانتومي از دانشگاهِ عالي ايالت مينه سوتا و فوق ليسانسِ ژنتيك از كالج لطنتي انگليس و ليسانس برق گرايش قدرت از دانشگاه صنعتي شريف
– هوم ، هوم ، آب آفتابه تميزه يا نجس؟
– جانم؟
– آب آفتابه ، مطهره ، يا نجسه؟
– به نظرم باهاس كثيف باشه ، آفتابه‌اي كه آدم باهاش كيونشو ميشوره ، خوب يحتمل آبشم باهاس كثيف باشه ، البت بستگي به حجم آفتابه و ظرفيتِ اسميش داره و مقدار كثيفيِ كيون داره ، چون حلاليت آب در مورد مدفوع انساني..
– بسه ديگه ، آب آفتابه در هر صورت مطهره ، چون حجمش از يه وجب بيشتره و جزو آبهاي كُر محسوب ميشه و حتي اگه صد نفر هم توش برينن ، اگه مزه‌اش عوض نشه ، مطهره
– خوب حاج‌آقا شما حاضري آبي كه توش صد نفر ريدن‌رو بخوري؟!
– اين وظيفة من نيست ، وظيفة حاكم شرعه
– يعني حاكم شرع اونجا بيكار نشسته كه ملت تو آفتابه‌هاشون برينن ، بيارن پيش او بچشه ببينه طعمش چه جوريه؟!
– البته وظايف ديگه‌اي هم داره ، ولي به شوما غربزده‌هاي مرفه بي‌درد ربطي نداره ، تو اين همه پول از كجا آوردي كه بري خارج تحصيل كني ، از بابايِ بي‌دردت گرفتي؟ بچة كجايِ تهراني؟ شرط ميبندمن بچه بالاشهري ، مثلا طرفايِ ميدون گمرك
– نه حاج‌آفا ، من بچه ميدون شوشم
– پس پول تحصيل در غربتو از قبر پدرت آوردي؟
– كدومشو ميگيد؟
– همون فيزيك كيون‌اتمي مثلا؟
– والله اون درستش كوانتوميه ، اونو بعد از اينكه مدركمو از دانشگاهِ لندن گرفتم ، دعوت نامه برام اومد و قراني خرج نكردم ، بورس گرفتم
– پس مريض هم هستي ، اين بورس مُسري نباشه مام بگيريم؟ حتما اونجا به خونه‌هاي فساد رفتي ازين مرضا گرفتي ، خوب بگو ببينم ، چه‌جوري پول گيرت اومد كه بتوني بري ايالتِ مين‌ سه تا؟ شنيدم پول بليط اتوبوسش 8-7 هزار تومنه.
– والله اون درستش مينه سوتا ئه ، پول بليطشم ارزي حساب كردن ، اينجام پولي ندادم ، وقتي از شريف مدركمو گرفتم ، اونجا ازم يه امتحان “آي كيو” گرفتن…
– چند شدي؟
– والله گفتن آي كيوم حدوده 150 ئه
– مچتو گرفتم ، از امتحان بيست نمره‌اي چه جوري 150 شدي؟ اين يه مورد دروغ ، ادامه بده وقت ندارم
– بله ازم تست آي كيو گرفتن ، بعد بهم بورسيه دادن ، رفتم اونجا
– خوب ، از كجا پول آوردي بري اين دانشگاه شريف؟ كجا هست اين دانشگاه؟ فكر كنم بايد تو عربستان سعودي باشه يا تو عراق ، نكنه جزو باند منافقين هم هستي؟ ما اينجا منافق نميخوايم ، يه سوال شرعي ديگه هم ازت ميپرسم ، بعد برو گمشو ، ببينم ، با شكم خالي استمناء كردن چه حكمي داره؟
– حرامه ديگه ، استمناء ، استمنائه ديگه ، شكم خالي و پر نداره
– خاك توسر ، پس تو اين دانشگاها چي يادت دادن؟! اين ،حكم استمناء در روزه‌رو داره و علاوه بر اينكه حرامه ، 176 ضربه هم شلاق حد داره و بر هر مسلمان واجبه كه تحقيق كنه ببينه كي شكمش خاليه ، بعد تعقيبش كنه و ببينه استمناء ميكنه يا نه ، اگه كرد ببرتش پيش حاكم شرع تا 176 ضربه شلاقشو بزنه ، يا اگه نكرد ، شخص‌رو ببره دكتر ، چون كسي كه استمناء نكنه قطعا مريضه
– حاكم شرع كه دستش بنده ، داره آفتابه‌هاي ملت‌رو تست ميكنه كه نجس نباشه
– خوب با يه دستش تست ميكنه ، با اون يكي دستش هم شلاق ميزنه
– اگه حاكم شرع يه دست بيشتر نداشت؟
– به تو چه حرومزاده ، ميگيرم ميكنمتا! گمشو بيرون وقته مارو گرفتي ، همه ميان دو ديقه‌اي ميرن بيرون ، تو ولدالزناء اومدي 3 ساعت وقت گرانبهايِ منو گرفتي
– پس مرخص ميشم
– نه ، اتفاقا باهاس بموني، من ميخوام به جهانيان ثابت كنم شوما غربزده‌ها به هيچ درد اين مملكت نميخورين ، بگو بينم ، شكم مؤمن بايد روزي چند دست كار كنه؟
– والله نميدونم ، من هيچوقت وقتي شيكمم كار ميكنه زائده‌هاشو نميگيرم تو دستمم ببينم چند دست ميشه ، اينم فكر كنم از وظايف حاكم شرع باشه!
– انگور خوردن چه حكمي داره؟
– ميوه است ديگه ، فكر كنم جزو ميوه‌هاي بهشتي هم باشه ، خوردنشم مثل ميوه‌هاي ديگه حلاله ، شايدم مستحب باشه
– اون مدركاتو ببر بده به ننة پتيارت ، احتياط واجب اينكه آدم اصلا انگور نخوره ، چون ممنكه يه مدت تو آفتاب مونده باشه ، تبديل به زهرماري شده باشه
– ولي حاجي ، براي عمل كردن مخمرهاي انگور و تخليصِ الكل به فضايِ …
– خفه! من اين همه سال تو حوزه علميه بودم يا تو؟!
– شرمنده ، نميدونستم تو حوزه جز درس فقه ، درسايِ خفنِ شيمي هم ميدن
– شوما فاسدايِ سوسول كي ميتونيد عظمت حوزه‌رو درك كنيد ، ببينم ، غسلِ جنابت چه وقتائي واجب نيست؟
– والله من شنيدم هميشه بعد از جنب شدن ، ميرن غسل ميكنن
– نه گوساله! وقتي كه يكي از فاميل‌هاي درجه يك آدم مرده باشه و در فاصلة زماني بين 3 ساعت تا 7 ساعت ، آدم كاري كنه كه مني ازش بيرون بياد ، ميتونه غسل جنابت نكنه
– حاجي جون ، مثلا اگه بابايِ آدم مرده باشه ، آدم مگه ميتونه 3 ساعت بعدش استمناء يا جماع كنه؟
– حتما ميتونه كه تو رساله نوشته ديگه ، ببينم ، خوردن گوشت خر چه حكمي داره؟
– فكر كنم حرام باشه
– نه احمق مكروهه ، پس تو اين كشورايِ خارجي چي به شما ياد ميدن؟ برو كه كافري ، نجسي ، كلِ بخش گزينش‌رو نجس كردي ، من سه نفري كه ميخواستيم رو انتخاب كردم ، تو وقتي نميدوني غسل جنابت چه وقتي واجب نيست ، چه جوري ميتوني تو نيروگاه اتمي كار كني؟
– حاج آقا ، نيروگاه چه ربطي داره به جنابت؟ مگه من ميخوام هرروز تو نيروگاه جلق بزنم كه بايد بدونم كي باهاس غسل كنم؟ يا مگه تونيروگاه خر پيدا ميشه كه بايد فهميد گوشتش حرامه يا حلال؟
– بله ، خرائي مثل شما پيدا ميشه ، گمشو بيرون ، خانم منشي ، ديگه كسي‌رو نفرست تو ، زنگ بزن چلوكبابيِ “فارسي” ، 3 پرس كباب بختياري سفارش بده ، خودتم غذاتو بيار اينجا بخور ، بگو آبگرمكن‌رو هم روشن كنن يه ساعت ديگه ميخوام برم حموم كنم
– حاج آقا شرمنده‌ها ، ولي من الان تو عادت ماهانه‌ام ، امروز هم با زور بروفن سرپا‌ وايسادم ، بازم ميخواين برين حموم؟
– ميگن بعد غذا غسل مستحبه! ولي امروز گويا كار زياده ، نميشه رفت حموم ، ميذارم يه هفته ديگه ، يه حموم حسابي ميرم!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates