05.08.2005

چه نقشه شومی کشیده اند؟

منبع: میهن ام
گنجی را که دارند می کشند، هدف از این ترور چیست؟

هر رویداد جنایتکارانه سیاسی که در ایران رخ می دهد، نخست همه نگاه ها به لانه های توطئه در ایران یعنی بیت رهبری، شورای نگهبان، کیهان شریعتمداری(خانه عنکبوت) و ..در مجموع دولت پنهان دوخته می شود. امروز بعد از ظهر، قاضی مقدس، مسوولیت معاون دادستانی تهران و سرپرست مجتمع ارشاد و دادسرای ناحیه بیست و یک تهران، وسیله یک موتور سوار ترور شد. در آغاز می شد گمان کرد که کسانی خواسته باشند ضرب شستی به رژیم آدمکش “ج” اسلامی نشان داده و به کین خواهی رفتار حیوانی با اکبر گنجی، منوجهر محمدی و سایر زندانیان سیاسی با نام و بی نام، و یا دیگرستم گری های دستگاه بیدادگر قضایی رژیم اسلامی، یکی از وابستگان رژیم را به سزای اعمالش رسانده باشند اما با توجه به شناختی که از این سیستم فاسد وجود دارد و با توجه به واکنش جمعی سخنگویان رژیم که به شکل پرسش برانگیزی، یک زبان بر نقش این قاضی بر صدور حکم محکومیت گنجی در رابطه با شرکت او در کنفرانس برلین تاکید داشتند، به سادگی این گمان نیز ایجاد می شود که کار می تواندکار خود رژیم بوده و نقشه شوم دیگری تدارک دیده شده باشد. باید هشیار بودو همه جنبه ها را در دید گرفت. بنابر این، چنین گمانه زنی و تردید در سخنان سخنگویان رژیم در باره این قتل می تواند بر این زمینه ها باشد

پیشینه بسیار آلوده و کثیف “ج” اسلامی در آدمکشی و جنایت که با آتش زدن و سوزاندن زنده زنده انسانهای بی گناه در سینما رکس آبادان شروع شد؛

کاربرد شیوه های بسیار شناخته شده مافیایی در از میان برداشتن خودی هایی که کمترین تردیدی در مورد آنها و نگهداری از اسناد و راز و رمزهای پنهان از سوی آنان ایجاد می شود؛

درگیری های درونی بین خود، و یا تهدیدهای بیرونی که نیاز به از میان برداشتن مهره هایی را بدهدکه آگاهی های زیادی دارند اما دیگر کاربرد آنچنانی نداشته و می توانند خطر ساز باشند؛

و یا قربانی کردن مهره ای برای رهایی کل سیستم از هلاک و متلاشی شدن. همآن شیوه ای که در مورد سعید امامی (اسلامی) اجرا شد. شرایط بسیار حساس آن روز ایجاب کرد که او دیگر مهره ای رو شده، سوخته و خطرناک شود

اگر این قتل کار خود رژیم باشد، که هیچ شگفت آور نیست، برای نگارنده هنوز درست روشن نیست که چه نقشه های شومی از آن میان برای گنجی دارند و چرا نام او را چنین آگاهانه به حکم قاضی مقتول در باره اوپیوند می زنند(کاری که سران مافیایی رژیم در چنین مورد هایی همیشه تلاش می کنند به میان نیامده و در اجتماع از آن سخنی گفته نشود). چه نیازی داشته اند که پای گنجی را، که آدمکشان هم اکنون دارند او را ذره ذره در برابر چشمان شگفت زده مردم ایران و جهان با سنگدلی و خشونت ویژه “ام القرای اسلام” به قتل می رسانند، به میان آورند؟ در صورت اجرای نقشه قتل گنجی هم که قاتل شناخته شده است و اکبر گنجی با دلیری ویژه خود، او را از هم اکنون به همه جهانیان معرفی نموده است و این آدمکشی تازه تغیری در ماهیت موضوع نمی دهد! اما همه ما می دانیم که ما با یک رژیم عرفی و قانونی سرو کار نداشته و باید این مورد را همیشه در دید داشت که “ج” اسلامی پیچیدگی های ویژه خود را دارد. آدمکشان شاید ظاهرن می خواهند این قتل را به نوعی به حکم محکومیت گنجی و در نتیجه انتقام کشی شخصی او از سوی خانواده، وکیل ها و دوستان او ارتباط داده تا از هم اکنون پیش زمینه قتل گنجی و دستگیری های گسترده نزدیکان، و کیل ها و دوستان او را توجیه کنند(کاری که هم اکنون با دستگیری غیر قانونی، قلدرانه و برنامه ریزی شده وکیل بی گناه گنجی، عبدالفتاح سلطانی، آغاز شده است

کسانی که ماهیت حقیقی این جنایتکاران را می شناسد، می دانند که این شیوه “ج” ولایت است که جنایت را انجام داده و با پرونده سازی و زمینه سازی های دروغین آنرا به دیگری که خطری برای موجودیت او ایجاد نموده است، نسبت داده و به خیال خود تلاش می کند که افکار همگانی را فریب دهد. آنگونه که تا امروز نیز بوده است، این گمان نیز هست که فردا بیچاره ای را که او را یا با تهدیدهای وحشتناک ویژه ولایت “سلطانی” ترسانده و یا با هزار وعده دروغین فریفته اند، دستگیر و او با آب و تاب از پروژه ای پنهان و دست داشتن اکبر گنجی، بستگان و دوستان او در اجرای این آدمکشی سخن گفته و خود را فریب خورده بنماید و از “مقام معظم” تقاضای عفو کند! پس از آن هم فورن دادگاهی نمایشی بر پا، خلاف وعده های دروغینی که باو داده اند، محکوم به اعدام شده، یا حکم به سرعت اجرا شود و یا اینکه نخست او محکوم به اعدام شده، سپس شاید به بهانه اعتراف و همکاری و پشیمانی با یک یا دو درجه تخفیف به حبس ابد یا حبسی دراز مدت محکوم شود اما با هر حکمی که صادر شود، از ترس کمترین افشاگری آن فریب خورده مفلوک و رو شدن گوشه ای از بافته های پشت پرده، چند روزی پس از آن، قاتل ظاهرن از ناراحتی وجدان در زندان دست به خودکشی زده،حلق آویز و یا بهتر “خودکشی اش” کنند!(همآن کاری که با قاتل ساختگی دکتر سامی کردند و پوششی شد برای آدمکشان حقیقی، از آن میان همین رئیس جمهور انتصابی که متهم به دست داشتن دراین قتل است

“نظام سلطانی” (به گفته شجاعانه ودرست آزادیخواه مبارز و گرامی اکبر گنجی) علی خامنه ای که وسیله گماشته بد نام، منفور و متهم به جنایتش، قاضی سعید مرتضوی، چون لاشخوری چشم انتظار قتل گنجی نشسته است، می خواهد پیچیدگی و انحرافی در موضوع قتل برنامه ریزی شده اکبر گنجی به وجود آورده، هم کسان آگاه دیگر ی از آدمکشی های رژِیم از آن میان وکیل های گنجی را به بند بکشد، هم اگر بتوانداز حساسیت ها و تکانه های بزرگ احتمالی اثر این آدمکشی آشکار در جامعه کاسته و با این توطئه ها زمینه هایی را برای خروج خود از بحران بعدی فراهم سازد

اگر چنین باشد، کوتوله های فکری اما تنها خود را فریب می دهند. نگارنده یکبار دیگر یادآور می شود که بیشترینه مردم ایران که از این رژیم متنفرند، این شیادان و ترفندهای آنها را به خوبی می شناسد و با شیوه های جنایتکارانه وخیانت ها ی آنها آشنا هستند و چنین رفتار هایی چون همیشه سبب افشای بیشتر خود آنها خواهد شد. اگر این گمان درست باشد باید گفت که آقایان با این ترفندها دست خود را بیشتر آلوده به خون و جنایت نموده و هر روز بیشتر در این مرداب بویناک فرو می روند

کوروش گلنام

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates