http://web.peykeiran.com/new/articles/article_body.aspx?ID=6971
اولین روز رئیس جمهور مکتبی
صبح اول وقت، شاد و پرانرژی چندبار خودش را روی صندلی ریاست جمهوری جابجا می کند. احساس خوشایند ناشناخته ای تمام جانش را پر میکند. دلش میخواهد خودش را در همین حال در آینه ای ببیند. کاش یکی می بود و در این حالت از او عکسی می گرفت. صندلی را یکی دوبار به چپ و راست می گرداند. از حرکت نرم و آرام صندلی و این گردش خیلی خوشش آمده اما ناگهان به خود نهیبی می زند و به فکر فرو می رود. با خودش فکر می کند که چرا باید در کشوری که با نفت و گازش میتوان گرسنگی و مرض را از تمام کشورهای مسلمان ریشه کن کرد، میلیونها نفر گرسنه و مریض باشند و فریاد رسی نداشته باشند. آنهم بیست و هفت سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با حضور علمای اعلام و اجرای قوانین و حدود شرع مقدس. یادش نمی آید که چند نفر را در داخل زندان و بیرون از زندان برای حفظ نظام ولایت فقیه از میان برداشته است. وحالا سرتا پای نظام را فساد گرفته است. تصمیمش برای مبارزه با فساد جدی تر میشود. باید به هر ترتیب شده ریشه فساد را کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.