زنان در صف اول مقابله با احمدی نژاد !
منبع: پیک ایران
بر هیچ کس که اندکی به مسایل ایران آشناست ، پوشیده نیست که رژیم جمهوری اسلامی از بدو تاسیس خود اقدام به ترور آدم کشی و سرکوب آزادیهای بدیهی مردم کرده و در این جهت بزرگترین ننگ
تاریخی اش را در دهم شهریور سال 67 ثبت نموده ، که طی آن بنا بر آمارهای موجود بین پنج تا ده هزار نفر از زندانیان سیاسی قتل عام شدند . ما بقی جنایات رژیم مثل سرکوب و کشتار مردم در سال 61 وپس از آن کارگران و روشنفکران بر هیچ کس پوشیده نیست.
اینکه چه کسانی این جنایات را سازمان دهی کرده اند مهم نیست ؛ مهم اینست که رژیم جمهوری اسلامی بانی و مجری آنها بوده و برای این منظور در زمانهای مختلف از اشخاص مختلفی سود جسته است . احمدی نژاد 49 ساله ؛ یکی از چهره های بارز ارتجاعیت رژیم اسلامی از بدو تاسیس تا کنون بوده و قرائن و شواهدی نشان گر شرکت وی در بسیاری از ترورها و قتلهای سیاسی در خارج و داخل کشور بوده است.
گذشته از آن وی در زمان تصدی استانداری اردبیل و شهرداری تهران همواره روشهای ارتجاعی و عقب مانده اسلامی را در اماکن عمومی و خصوصی ترویج و سازماندهی کرده است .
احمدی نژاد با سوابق سیاسی به غایت ارتجاعی اش ، هرگز نمیتوانست به ناگهان در حلقه اصلی ولایت فقیه قرار گیرد مگر آنکه بکار گماردنش نشانه بزرگترین تضمینهای جدی برای ابقای حکومت اسلامی باشد . وقتی گذشته های خیلی نزدیک یعنی روند ” انتخابات” را مورد بازبینی قرار دهیم ؛ متوجه خواهیم شدکه احمدی نژاد بدون اینکه ظاهرا وابسته به دارودسته ای باشد یک تنه وارد صحنه رقابت های باصطلاح انتخاباتی شد. او علنا” در مقابل درخواستهای دمکراتیک مواضع تاریک اندیشانه خود را بیان داشت. او حتی ابایی نداشت که زنان را در مجلس اسلامی به مسخره گیرد و جای آنها را همان خانه و خانه داری سنتی اعلام نماید.اما با این وجود حمایت کامل “رهبر” و کلیه نیروهای سرکوب را با خود داشت.
براستی چگونه است که یک نفر مثل احمدی نژاد ؛ که اگر خیلی خوشبینانه برخورد کنیم و هیچ یک از جنایات جمهوری اسلامی را به او منتسب نکنیم ؛ دست کم خواهیم گفت که او همزاد جمهوری اسلامیست و نگرش عقب مانده او موجب چنین جنایاتی شده است. او در تمامی عمر سیاسی خود از این رژیم و از ارتجاعی ترین شاخه آن حمایت نموده است . از این روست که میتوان گفت او دستانش تا مرفق به خون جوانان و مبارزین آزادی خواه و انسان دوست آلوده است؛ یکباره اعلام مینماید بازی را باید از نو شروع کرد. یعنی تا به حال هرچه هر کس کرده اشتباه بوده و میباید روش قدیم را مورد استفاده قرار داد.از اینجهت بود که او در زمانی که هرکس به شیوه خود از زندانی سیاسی و آزادیهای فردی و اجتماعی ” دفاع ” میکرد به یکباره بعنوان آس رژیم اسلامی پا به میدان میگذارد و در مقابل هر آنچه را که بوی ضد ولایت فقیه میدهد میاستد؛ و به بهانه برابری های اجتماعی و اقتصادی که آن هم یک یاوه سرایی بیش نیست ؛ خواهان برقراری حکومت “اسلام ناب محمدی” میشود.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی و مجریان تا کنونی آن ، چه آنها که شعار اصلاح طلبانه داده و چه آنها که مواضع میانی داشته و چه دیگر حامیان رژیم همه میدانند که با وضعیت گذشته ، یعنی یک بام و دو هوا؛ نمیتوانستند مردم را برای همیشه تحمیق نمایند.
لذا احمدی نژاد پاسخ اصلی ولایت فقیه به همه آنها بود .زیرا ابزارهای آنان گرچه بر علیه کارگران و زحمتکشان و بنفع سرمایداران انگلی بود اما کمتر از آنچه که رژیم ولایت فقیه نیاز دارد در دفاع از آن نبود.
خاتمی و متعاقب آن افرادی مثل معین واحزاب بغایت دست راستی همگی برای حفظ جمهوری اسلامی تلاش نموده اند.اما از یکسو مردم به دست اندرکاران رژیم نشان دادند که آنها با چنین شیوه هایی آرام نخواهند نشست و بالاخره دامن ولایت فقه را به یکباره جر خواهند زد . از سوی دیگرد نیز برای مردم این نکته روشن شد که چه عمامه سفید و چه عمامه سیاه ؛ چه با ریش و چه بی ریش ؛در حکومت ولایت فقیه همه گی از یک قماش هستند و هیچ امیدی به بهتر شدن وضعیتشان نمیتوان داشت . مسایلی مثل اصلاح و غیره در حقیقت رنگ آمیزی این رژیم میباشند . آنها بر این باور شدند که با چنین رنگ هایی نمیتوان ماهیت رژیم را تعویض نمود. تعویض ماهیت رژیم جز با سرنگونی آن مقدور نیمباشد.
بدین جهت است که آنان نیز خود را مقید میکنند با اقدامی قاطع بساط حکومت اسلامی را در هم بپیچند. اینجاست که رهبریت اصلی رژیم که تبلورش در خامنه ای مجسم است در مقابل این شیوه برخورد مردم میبایستی شیوه مخصوص خود را به عنوان آس رو نماید تا از یکسو همه سیاسیون خارجی و داخلی در یک عمل انجام شده قرار گیرند و از سوی دیگر لبه تیز شمشیر را به مردم بیگناه نشان دهند. در حقیقت میتوان گفت احتمالا این آخرین بازی رژیم و آخرین برگ برنده او در مقابل مردم میباشد. البته ناگفته نماند که رژیم با چنین اقدامی میتواند چند صباحی حکومت خود را ادامه دهد. بازی های گذشته همانطور که گفتم نتیجه ای جز سرنگونی رژیم نمیتوانست داشته باشد. انتخاب رفسنجانی هم نمیتوانست در جهت تثبیت رژیم حرکت کند. نه به این دلیل که رفسنجانی حرفهایی در جهت تغییر قانون اساسی و غیره زده بود . بلکه بخشی از مردم فکر میکردند اگر او بیاید روش خشن اجتماعی در مورد زنان و جوانان کاهش خواهد یافت و این درخواست دقیقا همان تیشه هایی هستند که ناخواسته به ریشه رژیم اسلامی زده میشد و با گسترش آن در حقیقت تار و پود رژیم را نابود میکرد . این بچه گانه است اگر فکر کنیم بالا و پایین رفتن روسری برای رژیم اسلامی آنچنان تعیین کننده نیست . تنها کافیست به صحبتهای اصولگرایان در مجلس اسلامی نگاه کنیم که نظرشان نسبت به زن و سیاست چیست آنگاه خواهیم دید که دیدگاه “اصلاح طلبان” با دیدگاه ولایت فقیه در زمینه برخورد با زنان تماما یکی نیست.زیرا که طرفداران احمدی نژاد برای هرچه محدود کردن زنان در جامعه به وی یاد آور میشوند ” عدم استفاده ابزاري از زنان در ابعاد تبليغاتي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي ” و تاكيد میکنند كه” وظيفه اصلي زن مسلمان در مديريت خانواده و تربيت فرزند، نبايد تحت تاثير كار زنان در بيرون از خانه مخدوش شود و با اين رويكرد، محور اصلي در الگوي اشتغال زنان، بايد متكي بر نقش آنان در بعد خانواده و تربيت فرزند باشد”
در اینجاست که میبینیم در حکومت احمدی نژاد نوک حمله بطرف زنان نشانه رفته است و اولین شلیک نیز به آنها خواهد شد. کما اینکه در تظاهرات اخیر که برای نجات جان زندانیان بر گزار شده بود بیشتر زنان مورد حمله قرار گرفتند.
اگر به سایر رقبای “انتخاباتی ” نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که سایر کاندیداهای تایید شده هم مثل قالیباف و دیگران نیمتوانستند مراد “رهبر ” باشند. زیرا که رهبر فکر میکرد سرنگونی زژیم را سرعت میبخشیدند. حال ولایت فقیه با گزینه خود یعنی احمدی نژاد قصد دارد اسلام ناب محمدی را در سراسر ایران تبلیغ و ترویج و بدینوسیله قدرت بی چون وچرای حکومت اسلامی را در همه عرصه های اجتماعی ؛ تجاری، آموزشی، زنان، نو جوانان، و………… بگستراند.
این گزینه یکشبه از مغز رهبران اصلی رژیم تراوش نکرده است. او محصول سالها تلاش برای فرار از سقوط میباشد.
احمدی نژاد که در راس هرم خیمه شب بازی فقها عرض اندام میکند ؛ در حقیقت حلقه ای از یک زنجیر یا یک تسبیه در دستان “مبارک ” خامنه ای میباشد. که هر گاه نیاز باشد چرخش خواهد خورد. آنچه که باید مبرا بماند همان دستان “مبارک” است.
همه مهره های این تسبیه از قبل تعیین شده اند و هم اکنون احمدی مقدم یکی دیگر از هم کیشان احمدی نژاد از سوی “رهبر” بعنوان فرمانده جدید نیروی انتظامی منصوب شده است. ظاهرا او قولهای زیادی به جوانان داده است و گفته که جوان باید شاد باشد و شادی خودش را بکند و از آن گذشته جوانان برای ما مسئله ساز نیستند!!
در آنسوی قضیه متوجه میشویم که برای روز فاطمه که هر ساله محلی برای شادی و شوخی بخشی از دختران و پسران بود امسال به صحنه سینه زنی در شهرها ی مختلف تبدیل شده و از.سوی دیگر روشن است که این حضرات منظورشان از شادی واقعا چه شادیی بوده است . در اسلام شادی زمانی معنی شادی دارد که ” خداوند ؛ اولیا امر ؛ امامان” از انسان راضی باشند. روشن است آنها هیچ وقت از” بندگاه خود راضی نیستند”, برای به چهار چوب کشیدن مردم ؛ گرچه هجوم به زنان در الویت اول قراردارد و به تنهایی میسر نیست .از اینروست که سر دبیر کیهان که گوی لمپن بودن را از همه همکیشان خود ربوده است میگویند” يقيناً دولت آينده نمي تواند با افراد ناسالم كار كند بنابراين تغيير حدود دو هزارنفر از مديران طبيعتاً دولت را با چالش هايي از سوي زخم خوردگان مواجه خواهد كرد”. این بدان معنی است که آنها دست به یک پاکسازی عمیق خواهند زد و خود را برای یک رودررویی بزرگ با مردم در مقام” اصلاح طلبان” و یا دزدان اماده مینمایند.
آنها قصد دارند برای در دست گرفتن کامل قدرت دست به یک پاکسازی در تمامی ادارات و مدارس و دانشگاهها بزنند.و از این راه خود را برای خیزش بعدی آماده نمایند .از این جهت است که سر دبیر کیهان تاکید میکند ” بعضي كساني كه درباره اين انتخابات دچار ارزيابي هاي ديگري بودند بر اثر بزرگي انتخابات دچار تنبه شدند و ما از تنبه اينها استقبال مي كنيم”.
اما قولهای احمدی نژاد یکی پس از دیگری نه تنها عملی نخواهد شد بلکه با شیوه های اسلامی و حتی خشن تر از آن سرکوب خواهند گردید .بدین منظور است که 900 نفر کاندید برای پست وزارت و دستچین کردن ارتجاعی ترین آنها برای کابینه احمدی نژاد نشانگر با اهمیت بودن این مسئله از زاویه یکپارچگی رژیم میباشد.
اما روشن است که احمدی نژاد نمیتواند در وهله اول مردم را مستقیما سرکوب نماید.زیرا مسایل همه تازه هستند. هر گونه سرکوبی میتواند با خیزش های بزرگ همراه شود.لذا احمدی نژاد آن سرکوب خشن خود را زمانی انجام میدهد که زنان با حرکات خود درمقابل قوانین بغایت ارتجاعی قد علم کنند و یا قشرهای مردم برای درخواستهای خود اقدام به حرکات صنفیو سیاسی نمیاند. آنها وقتی سرکوب خواهند شد که بخاطر دریافت حقوق عقب مانده شان اقدام به تطاهرات و یا افشاگری نمایند. البته این زمان خیلی طولانی نخواهد بود . روانشناسی توده ای ” حکم” میکند که در مقابل قدرت جدید کمی عقب نشینی بشود تا قدرت واقعی او نشان داده شود. از آنجایی که بغیر از ارتش و سپاه و بسیج هیچ نیرویی از احمدی نژاد حمایت نخواهند کرد. لذا تعرض مردم پس از جا بجایی و ارایه برنامه احمدی نژاد شروع خواهد شد.
در شرایط فعلی او سعی در گذراندن وقت و تثبیت موقعیت خود در جامعه و اذهان بین المللی دارد. بدین جهت ابتدا در توجیح برنامه ها ی خود عمل مینماید. این زمان اندک برای او کافیست تا خود و کلیت رژیم را برای یک سرکوب گسترده اماده نماید.
اما با همه این تفاصیل احمدی نژاد پاشنه اشیل جمهوری اسلامیست و زنان ؛ کارگران و زحمتکشان با نشانه گیری دقیق بهترین موقعیت تاریخی خویش را در برابر خود میبینند
پیام برای این مطلب مسدود شده.