14.02.2002

ماجراى احضار يک روزنامه نگار به اداره نظارت بر اماکن عمومى، مصاحبه با فيروز گوران

فريدون زرنگار (راديوآزادى): آقاى گوران! برابر گزارش يکى از روزنامه هاى صبح امروز تهران، شما و چند تن از فعالان حقوقى و سياسى و روزنامه نگاران را در روزهاى گذشته به محل اداره اماکن نيروهاى انتظامى فراخواندند. علت احضار شما به اين محل چى بود؟

فيروز گوران: نمى دانستم و هنوز هم شايد ندانم. ساعت ١١ به من تلفن کردند. آقايى که خودش را معرفى کرد مهدوى، اسم و مشخصات مرا خواست و بعد گفت شما فردا ساعت ١١ بياييد به اداره اماکن نيروى انتظامى. من هم خوب، رفتم به اداره نيروى انتظامى. رفتيم به يک زيرزمين. طبقه زيرزمين آن ساختمان. بعد مرا بردند به يک سالنى که کاملا خالى بود و هيچ چيز در آنجا نبود. در واقع يک ضربه اى مى خواستند به آدم وارد کنند. يک دقيقه بعد، يکى آمد مرا صدا کرد. گويا بازجو بود. رفتيم توى يک اطاقى که يک نفر ديگر هم آنجا نشسته بود. من تا خواستم بنشينم، طرف گفت: گوران، تو کى مى خواهى آدم شوى؟ تاکى مى خواهى عليه نظام اقدام بکنى؟

فريدون زرنگار: يعنى قبل از آنکه به شما بگويند چرا احضار شده ايد، با اين لحن با شما صحبت کردند.

فيروز گوران: بله! گفتم نه، من تازه اينجا سروکله ام پيدا شده، من عادت اينجا را نداشتم. شما من را احضار کرده ايد. اصلا بگوييد براى چى احضار کرده ايد؟ حرفم هنوز تمام نشده بود که آن يک نفر ديگر که بغل او نشسته بود، گفت آقا، اينها آدم نمى شوند. مگر نمى بينى افسار به گردن شان است.

فريدون زرنگار: منظور از افسار کراوات شما بود؟

فيروز گوران: بله! بعد هم گفتم به مسائل شخصى من شما چه کار داريد؟ اصلا اتهام من چى است؟ گفت تو بايد آدم بشوى. آن قدر مياوريم و مى بريمت تا آدم بشوى و دفعه بعد هم حتما احضارت مى کنيم. گفتم اگر احضارم بکنيد و مسئله من ربطى به اماکن نيروى انتظامى نداشته باشد، نمى آيم. بعد گفتند: نمى آيى؟ ما مى آوريم ات. و بعد هم بازجو گفت جفت پاهاى تو را من خودم مى شکنم.

فريدون زرنگار: بالاخره به شما گفتند که به چه اتهامى شما را احضار کردند؟ و مشخصا چه مى خواهند بدانند از شما؟

فيروز گوران: گفت چرا اين قدر با راديوهاى خارجى صحبت مى کنى؟ چرا با راديوآزادى صحبت مى کنى؟ من گفتم مگر صحبت کردن با راديوآزادى جرم است؟ باز او که نقش تحريک کننده داشت گفت: آقا! حقوق بگير آنجاست ديگر. من گفتم بابا جان بگذاريد من آرام به سئوال هاى شما جواب بدهم. حقوق بگير کسى نيستم و الان بيکارم. باز آن طرف گفت: نه، از “سيا” حقوق مى گيرد. بعد گفت: مرد هستى که بنويسى با راديوآزادى صحبت مى کنى؟ تا اينجا سئوال و جواب اصلا کتبى نبود. من نوشتم که صحبت کردن با راديوآزادى اگر در جهت تضعيف دولت جمهورى اسلامى نباشد، اين را براى خودم مى گويم، هيچ جرمى نيست و خلافى هم نکرده ام. بعد طرف گفت بازهم لابد مصاحبه مى کنى؟ من گفتم اين ديگر ارتباطى به شما ندارد. گفت امضاÁ مى کنى که بازهم صحبت مى کنى؟ گفتم ربطى به شما ندارد. بعد آنکه تحريک مى کرد، گفت: آقا! نگفتم مرد نيست. گفتم شما مگر براى مردى و زنى مرا به اداره اماکن دعوت کرده ايد؟ موضوع چى است؟ من خبر ندارم و هيچ خلافى هم توى اين مملکت نکرده ام.

فريدون زرنگار: آقاى گوران! اين محل به طورى که از اسمش پيداست در واقع مربوط به اين مسائل نمى تواند باشد. ولى اين نهادى که آنجا نشسته است واين بازجويى ها را مى کند، آيا دستگير شما شد که چه نهادى است و چه وظايفى دارد؟

فيروز گوران: سند و مدرک ندارند. اين دو نفر شخصى بودند در حاليکه تمام اشخاصى که آنجا مى ديدم جز ارباب رجوع، در طبقه بالا و در ورودى، همه لباس فرم برتن داشتند. حرف من اين است که اين ها ادامه همان احضار هايى است که در گذشته مى کردند در خود دادگاه انقلاب که بعد منجر به قتل هاى زنجيره اى شد و از اين بحث ها. من آنجا رفته بودم و در واقع عادى تر بود. منتهى الان اينها خيلى از موضع قدرت و محکم صحبت مى کنند و محکم هم تهديد مى کنند.

فريدون زر نگار: آقاى گوران، حدس زده مى شود که اين نهادى که تعدادى از افراد را احضار کرده و بازجويى کرده، مربوط به قوه قضاييه است. آيا شما مى توانيد اين را تاييد کنيد؟

فيروز گوران: به هرحال اين نهادى است که در گذشته اين کارها را گرفته کرده، منتهى ديگر دادگاه انقلاب نيست و فلانجا نيست. بسيارهم خطرناک است. الان هم که اين گفتگو را دارم با شما مى کنم، اگر روزنامه “نوروز” ننوشته بود، اين کار را نمى کردم چون اخلاقا من وظيفه خود را انجام دادم و به آن کميسيون اطلاع دادم و بسيار هم آن زيرزمين را خطرناک مى دانم و گمان نمى کنم همان يکى باشد، ولى اين آقاى ابطحى که امروز صحبت کرده و آقاى وزير کشور و اين ها که مى گويند ما داريم پى گيرى مى کنيم، دير دارند پيگيرى مى کنند. الان همه چيز مشخص است. تاکيد من بر اين است که هر چه اقدام بخواهند بکنند، براى اينکه تکرار نشود، بايد زود تر اقدام کنند.

فريدون زرنگار: چند تن ديگر از نويسندگان و روشنفکران به اين نهاد احضار شده اند؟

فيروز گوران: آقاى محمدعلى سفرى، هم روزنامه نگار است و هم وکيل عضو کانون وکلاست، آقاى بشرى است، آقاى حيدرى است، از روزنامه نگاران، على دهباشى است، که اسمش امروز در مجلس مطرح شد، آقاى داريوش شايگان است، همچنين از بچه هاى گزارش فيلم، خانم نوشابه اميرى و بقيه، اين ها را احضار کرده اند. در واقع الان نمى دانم چرا آرام آرام به اصطلاح به روزنامه ها دارند مى پردازند و حتى بقيه روزنامه ها.

فريدون زرنگار: تحليلى هست که علت اين اقدام و اين احضارها چى مى تواند باشد؟

فيروز گوران: من تصورم اين است که دوباره دارند تست مى کنند براى ادامه همان رعب و وحشت و کارى که در گذشته کردند که يک عده را کشتند و خفه اشان کردند از بچه هاى نويسندگان و اينها را. گمان مى کنم زنده شدن و ادامه آن حرکت است. منتهى الان با اين احضار ها دارند تست مى کنند ببنند واکنش چى است. بدبختانه توى خود مملکت واکنش هاى خيلى کمرنگ تا الان نشان داده شده.

فريدون زرنگار

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates